مجلسى در كلام عارفى سترگ - عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن شخص چون اين سخن بشنيد سر به زير انداخت و پس از اندكى از مجلس برخاست و با همراهانش بيرون رفت .

صاحب خانه به آخوند عرض كرد : كار بدتر شد ؛ زيرا اينان به قهر از خانه من رفتند ، آن جناب فرمود : فعلاً كه كار به اينجا كشيد ، صبر كن ببينيم در آينده چه مى‏شود ؟

چون صبح شد رئيس اشرار به در خانه ملا محمّد تقى مجلسى آمد و با دنيايى عجز و التهاب و لابه و ناله عرضه داشت : سخن ديشب شما سخت در من اثر گذاشت و خواب از چشمم ربود ، اكنون توبه‏كارم ، غسل كرده و به خدمت آمده‏ام تا شرايع دين را به من بياموزى و پس از آن از مخلصان حقّ و هدايت‏يافتگان به راه خدا گرديد[135] .

  • سخن عشق جز اشارت نيست دل شناسد كه چيست جوهر عشق در عبارت همى نگنجد عشق هركه را دل ز عشق گشت خراب عشق بِستان و خويشتن بفروش گر شود فوت لحظه‏اى بى‏عشق دل خود را ز گور نفس برآر تن خود را به خون ديده بشوى كه تنت را جز اين طهارت نيست[136]

  • عشق در بند استعارت نيست عقل را ذره‏اى بصارت نيست عشق از عالم عبارت نيست بعد از آن هرگزش عمارت نيست كه نكوتر از اين تجارت نيست هرگز آن لحظه را كفارت نيست كه دلت را جز اين زيارت نيست كه تنت را جز اين طهارت نيست[136] كه تنت را جز اين طهارت نيست[136]

مجلسى در كلام عارفى سترگ

در سال هزار و سيصد و پنجاه شمسى در ايام ولادت مولا امام عصر عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف در شهر همدان جهت تبليغ دين دعوت شدم . در آن زمان بيش از بيست و شش بهار از عمرم نگذشته بود ، جذبه مهمى كه مرا به آن شهر كشاند وجود مبارك مردى چون حضرت آيت اللّه آخوند ملاعلى معصومى كه به حقيقت از اولياى الهى بود ، او در آن شهر منشأ آثار بسيار مهمى از قبيل مسجد ، كتابخانه ، مدرسه علوم دينيه ، درمانگاه ، بيمارستان ، صندوق قرض‏الحسنه و دارالايتام بود و وجودش براى مردم آن ناحيه شمعى پرفروغ در راه هدايت الهى مى‏نمود و در جنب مدارس علميه آن جناب ، صدها محصل علوم دينى به كمالات علمى و اخلاقى رسيدند كه هر كدام به هر ناحيه كه رفتند منشأ بركات شدند ، آن مرد بزرگ به سال هزار و سيصد و پنجاه و هفت به جوار رحمت حقّ شتافت و سراسر آن نواحى را از وجود مقدسش محروم كرد رحمة اللّه عليه رحمة واسعة .

/ 215