عرفان اسلامی جلد 10
لطفا منتظر باشید ...
4 ـ كسى كه در انجام امور خلاف شرم و حيا ندارد .5 ـ قاضى و حاكم دادگاهى كه در حكم خود جاير و ستمگر است .6 ـ منافق .7 ـ فاجرى كه حتماً بايد به مردم معرفى شود .8 ـ بيان اوصاف كسى كه درباره او از انسان مشورت مىكنند ، مشورت در جهت شركت ، يا رفاقت يا ازدواج .9 ـ شهادت در دادگاه در حق كسى كه مستحق حدود الهى است .10 ـ جرح و تعديل راوى روايت .11 ـ ذكر عيبى كه شخص به آن مشهور است و با شنيدن آن عيب ناراحت نمىشود .12 ـ كمك گرفتن از صاحب قدرت براى جلوگيرى از عمل منكر اهل منكر كه راهى براى ردّ آن جز بازگو كردن وضع اهل منكر نزد اهل قدرت نيست[150] .در غير اين موارد پشت سر مردم مؤمن و مسلمان حرف زدن مخالف با دين و حرام و معصيت الهى و باعث عذاب جهنم در فرداى قيامت است . [ فَاِنِ اغْتَبْتَ فَبَلَغَ الْمُغْتابَ فَاسْتَحِلَّ مِنْهُ ، وَاِنْ لَمْ يَبْلُغْهُ وَلَمْ يَلْحَقْهُ عِلْمُ ذلِكَ فَاسْتَغْفِرِ اللّهَ ] لَهُ ] .اَلْغيْبَةُ تَأْكُلُ الْحَسَناتِ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ ، اَوْحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اِلى موسَى بْنِ عِمْرانَ عليهالسلام : اَلْمُغْتابُ اِذا تابَ فَهُوَ آخِرُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ وَاِنْ لَمْ يَتُبْ فَهُوَ اَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ النّارَ قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ : أَيُحِبُ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ [151] ] امام صادق عليهالسلام مىفرمايد :هرگاه از كسى غيبت كردى و به لوث اين گناه ملوّث شدى و اين مسئله به گوش طرف رسيد و فهميد كه از او غيبت كردهاى ، پس علاج تو از اين درد جهنمى ، اين است كه از او حلاليت بخواهى و لازم است آن قدر دنبال او باشى تا تو را ببخشد و اگر به گوش او نرسيد پس راه خلاصى تو از آن اين است كه از حضرت حق طلب آمرزش و مغفرت كنى .و اين حقيقت را بدان كه غيبت خوبىها را مىخورد ، چنانچه آتش هيزم را خاكستر مىكند .خداوند عزّوجل به موسى بن عمران فرمود : غيبت كننده اگر توبه كند آخرين كسى است كه وارد بهشت مىشود و اگر توبه نكند اول كسى است كه به آتش جهنم مىرود ، خداوند در قرآن مجيد فرموده :آيا يكى از شما دوست دارد گوشت مرده برادرش را بخورد ؟ !مسئله غيبت چنانچه در صفحات گذشته توضيح داده شد عبارت است از عيبجويى و عيبگويى در خلقت انسان و خلق او و فعل او و معامله و مذهب و جهل او و امثال اين امور . [ وَاَصْلُ الْغيبَةِ تَتَنَوَّعُ بِعَشْرَةِ اَنْواعٍ : شَفاءِ غَيْظٍ ، وَمَساءَةِ قَوْمٍ ، وَتَصْديقِ خَبَرٍ وَتُهْمَةٍ ، وَتَصْديقِ خَبَرٍ بَلا كَشْفِهِ ، وَسوءِ ظَنِّ ، وَحَسَدٍ ، وَسُخْرِيَّةٍ ، وَتَعَجُّبٍ ، وَتَبَرُّمٍ ، وَتَزْيينٍ ]