پرونده حركات انسان - عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با اين معنا بايد گفت : ريا كردن ، كارى است احمقانه و رياكار در حقيقت حمّال و عمله شيطان است .

براى دور ماندن از ريا تمرين‏ها و رياضت‏هاى سخت شرعى لازم است و اگر كسى در مقام معالجه اين مرض هولناك بر نيايد به خسران ابدى دچار خواهد شد ، توجه به حقيقت اسما و صفات الهى مانند ربّ ، قابل ، رحمان ، رحيم ، خالق ، ودود ، غفور ، كريم ، اللّه ، رفيع‏الدّرجات و توجه به اين كه تمام موجودات مملوك حقّند و از خود حيثيّت و هويت و اعتبار ندارند و توجه به اين كه روزى خواهد آمد كه احدى قدرت ندارد براى نجات انسان كارى صورت بدهد و توجه به اين كه عبادت جز براى حضرت حق واقع نمى‏شود ، داروهاى علاج ريا هستند .

پرونده حركات انسان

براى انسان در هر حركتى سه پرونده هست .

در احاديث مرويه از اولياى الهى آمده :

«يُنْشَرُ لِلْعَبْدِ فى كُلِّ حَرَكَةٍ مِنْ حَرِكاتِهِ وَاِنْ صَغُرَتْ ثَلاثَةُ دَواوينَ : الدّيوانُ الاَْوَّلُ لِمَ وَالثّانى كَيْفَ وَالثّالِثُ لِمَنْ» ؟

براى عبد در هر حركتى از حركاتش هر چند كوچك و كم باشد سه پرونده تشكيل مى‏شود :

1 ـ براى چه ؟

2 ـ چگونه ؟

3 ـ براى كه ؟

معناى پرونده اوّل « براى چه » آن است كه براى چه منظور اين حركت را انجام دادى ؟ آيا منظورت اين بود كه مولايت تو را امر كرده يا به خاطر هواى نفس و شهوت بود ، پس اگر در اين مرحله از رسيدگى سالم درآمد نوبت به پرونده دوم مى‏رسد كه عمل را چگونه انجام دادى كه خداى را در هر عمل ، شرايط و حدودى است كه بايد رعايت گردد و رسيدگى مى‏شود كه آيا تشخيص حدود و شرايط از روى علم و تحقيق بوده يا از روى جهل و گمان ؛ پس اگر از اين مرحله بازرسى نيز به سلامت بگذرد پرونده سوم مطرح مى‏گردد كه براى چه كسى انجام دادى ، آيا در عمل اخلاص داشتى و تنها براى خدا انجام دادى و به محتواى « لا اله الاّ اللّه » كه بر زبان داشتى وفادار بودى ؟ تا اجر و پاداشت بر خدا باشد . يا آن كه براى ريا و تزوير ونشان دادن به مخلوقى همانند خودت بود كه بايد اجر و پاداشت را از همان مخلوق بگيرى ، چنان كه در روايات متعدد اين مضمون آمده و يا آن كه عملى كه انجام دادى براى رسيدن به مزد و پاداش دنيوى بوده كه بهره‏ات را در دنيا برده‏اى و يا آن كه از روى سهو و غفلت بوده كه اجر و پاداشى ندارى .

بالجمله ، اگر آدمى متوجه باشد كه اين چنين بازپرسى‏ها در پيش دارد نفس خود را رها نمى‏كند تا هر چه بخواهد انجام دهد و پيش از آن بازخواست شود ، خودش را به دادگاه وجدان مى‏كشد و از او بازخواست مى‏كند تا نفس از راه حق منحرف نشود و به خسران و زيان گرفتار نگردد.

يكى از عرفاى بزرگ در سخنى عميق و با معنا مى‏گويد :

مراقبت از نفس در كسى تحقق مى‏يابد كه بر فوت بهره‏اش از پروردگار بترسد .

/ 215