عبداللّه قطب در بيان عذاب حرمان و هجران از حق كه معلول گناه و معصيت به خصوص معاصى قلب مخصوصاً برنامه زشت ريا است در نامهاى به دوستش مىنويسد : اما بعد : سزد كه آدمى ضعيف كه تاب گزيدن مورچه ندارد از عذاب خداى و گزيدن حيات و عقارب دوزخ و شكنجه و داغ آن جهان خود را نگاه دارد كه عذاب حقّ است ، وسطوت و بطش او از مجرمان مصروف نيست .و اگر آدمى انديشد كه خداى كريم و رحيم است ، كجا بنده را چنين عذاب كند ؟بايد بينديشد كه آنچه حال خداى با بنده مجرم كرده كه او را محلّ معصيت آفريدگار خويش و به جفا و نافرمانبردارى قيوم سماوات مبتلا كرده است از ابتلاى به عذاب كمتر نيست ، بلكه نزد ارباب همم و اهل معرفت ، اين زيادت است ، چنان چه اگر يكى از ايشان را مخيّر سازند ميان عذاب و يا ابتلاى به معصيت ، عذاب را دوستتر دارد از ابتلاى به معصيت كه بندگان حقشناس معصيت را براى آن كه معصيت است دشمن دارند با قطع نظر از آن كه سبب عذاب مىشود و يا نمىشود ، چنانچه رسول اللّه صلىاللهعليهوآله كه در شأن صهيب فرمود : نِعْمَ الْمَرء صُهَيْبٌ لَوْ لَمْ يَخَفِ اللّهَ لَمْ يَعْصِهِ[153] .نيكو مردى است صهيب ، برفرض اگر از خداى نمىترسيد باز معصيت خدا را نمىكرد .