امام صادق عليهالسلام در دنباله روايت مىفرمايد :روز قيامت به پاى ميزان اعمال به رياكار مىگويند :اجر و ثواب و مزد عملت را از آن كس بخواه كه وى را با من در عملت شريك كردى .پس اى بنده حق ! دقت كن كه چه كسى را عبادت مىكنى ،و كه را مىخوانى ،و به كه اميد دارى و از كه مىترسى ؟تو قدرت پوشيده داشتن باطنت را بر خود ندارى ،از فريب نفس امّاره خلاصى براى تو نيست و تو گول خور نفسى ،گمانت اين است كه مىتوانى چيزى را از حضرت او پنهان دارى و به آن جناب كه آگاه بر ظاهر و باطن تمام هستى است فريب آورى ،خداوند در قرآن مجيد مىفرمايد :منافقان و دورويان با خداى و مؤمنان خدعه كنند نمىدانند كه جز با خود خدعه نمىكنند و به اين معنا شعور ندارند . [ وَاَكْثَرَ ما يَقَعُ الرّياءُ فِى الْبَصَرِ ، وَالاَْكْلِ ، وَالْكَلامِ ، وَالْمَشْىِ ، وَالْمُجالَسَةِ ، وَاللِّباسِ ، وَالضَّحْكِ ، وَالصَّلاةِ ، وَالْحَجِّ ، وَالْجَهادِ ، وَقِراءَةِ الْقُرْانِ ، وَسائِرِ الْعِباداتِ الظّاهِرَةِ ]
موارد ريا
امام صادق عليهالسلام مى فرمايند ريا اكثراً در اين امور راه پيدا مىكند :1 ـ چشم 2 ـ خوردن 3 ـ حرف زدن 4 ـ راه رفتن 5 ـ مجالست 6 ـ لباس 7 ـ خنده8 ـ نماز 9 ـ حج10 ـ جهاد 11 ـ قرائت قرآن و ساير عبادات ظاهره
رياى چشم
رياى چشم مانند نظر به عجز و انكسار و نگاه با حالت از روى سالوسى كه مردم از طريق اينگونه نگاه بر خوبى باطن آدمى حكم كنند و يا بگويند فلانى كمخواب است و از اولياى خداست و داراى حالات معنوى و ملكوتى است .
رياى در اكل
رياى در اكل و خوردن مانند اين كه انسان در برابر مردم كمتر از حد معمول خودش بخورد تا مردمان بگويند آدم كمخورى است ، خوشا به حال او كه بر شكم مسلّط است و از اين راه به كسب نور معرفت مشغول است . سعدى در گلستان مىگويد :عابدى مهمان امير شهر شد ، چون از مهمانى برگشت به فرزندش گفت : سفره غذا بياور كه گرسنهام . گفت : پدر مگر در خانه امير غذا نخوردى ؟ گفت : چرا ولى به اندازه نخوردم . گفت : پدر به قضاى تمام عباداتت اقدام كن كه در مجلس كم خوردى تا بگويند كمخور است و زياد عبادت كردى تا بگويند عابد است و تو در اين مسير جز زيان و خسارت سودى نبردهاى !