امام صادق عليهالسلام دراين بخش همانند بخش قبل به يكى ديگر از رذايل اخلاقى كه ريشه در وجود ابليس دارد و شاخهاى از شجره زقوم جهنم است يعنى حسد اشاره مىكنند .بعضى مردم كم ظرفيت و پست چشم ندارند كه علم و يا مال و يا جاه و يا شهرت به حق ،و يا جمال و جلال الهى كسى را ببينند ،و مىكوشند با وسايل مختلف و خدعه و حيله و مكرر و دغل كارى ، آنچه نعمت از عنايت حضرت حق به اشخاص داده شده سلب كنند و حتى حاضرند جان اشخاص را در اين زمينه از بين ببرند !حسد ، گناه بسيار بزرگى است واين گناه ، مولّد گناه غيبت ، تهمت ، قتل ، غارت و از بين بردن عرض و آبروى مردم است ،ولى حسود بايد بداند در اين راه تمام ضربهها و زيانها و خسارتها متوجّه خود اوست و محسود از حسد او زيان حقيقى نمىبيند ، بلكه توليد بلا به وسيله حسد براى محسود ، ثواب الهى و ترفيع درجه ومقام دارد . علماى شيعه ، امثال علامه مجلسى رحمهالله حسد را برابر با آيات و روايات نوعى اعتراض به حضرت حق مىدانند ، واين اعتراض را متوجه حكمت و عدل خدا و نوعى كفر به حساب مىآورند .امام صادق عليهالسلام درابتداى روايت مىفرمايد :ضرر حسد در مرحله اول به محسود مىرسد و اگر متوجه محسود شود آن ضرر براى او نردبان ترقى است ، همانند حسد ابليس به حضرت آدم ،كه آن حسد براى ابليس لعنت دايمى به بار آورد و براى آدم اجتبا و هدايت و رفعت به حقايق عهد و نبوّت به بار آورد . [ فَكُنْ مَحْسودًا وَلا تَكُنْ حاسِدًا ، فَاِنَّ ميزانَ الْحاسِدِ اَبَدًا ضَعيفٌ بِثِقْلِ ميزانِ الْمَحْسودِ وَالرِّزْقُ مَقْسومٌ . فَماذا يَنْفَعُ الْحَسَدُ الْحاسِدَ وَماذا يُضِرُّ الْمَحْسودَ الْحَسَدُ ؟ اَلْحَسَدُ اَصْلُهُ مِنْ عَمَى الْقَلْبِ وَجُحودِ فَضْلِ اللّهِ وَهُما جَناحانِ لِلْكُفْرِ . وَبِالْحَسَدِ وَقَعَ ابْنُ آدَمَ فى حَسْرَةِ الاَْبَدِ وَهَلَكَ بِذلِكَ مَهْلَكًا لا يَنْجو مِنْهُ اَبَدًا ]
حسد حاسد
محسود ديگران باشى بى مانع است ، تمام عيب و نقص دراين است كه دچار حسد باشى ، ميزان محسود در پيشگاه حق سنگين و كفّه حاسد سبك و بىارزش است ، آنچه از طرف حضرت حق از امور مادى و يا معنوى بايد به افراد عنايت شود عنايت مىشود و حسد حاسد نمىتواند مانع لطف و مرحمت حضرت دوست باشد .حسد چه نفعى به حاسد مىدهد و كدام ضرر را متوجه محسود مىنمايد ، اصل حسد از بى معرفتى و كوردلى وانكار عنايت خداست ،وبايد به اين معنا توجه داشت كه كوردلى وانكار فضل حق دوبال كفرند .به سبب حسد ، فرزند آدم دچار حسرت ابدى شد و به چاهى از هلاكت افتاد كه تا ابد نجاتى برايش نيست . [وَلا تَوْبَةَ لِلْحاسِدِ لاَِنَّهُ مُصِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ ، مَطْبوعٌ فيهِ يَبْدُو بِلا مُعارِضٍ لَهُ وَلا سَبَبٍ . وَالطَّبْعُ لا يَتَغَيَّرُ عَنِ الاَْصْلِ وَاِنْ عُولِجَ ]