قرآن مجيد طمع را به چند مرحله تقسيم مىكند ، بعضى از آنها طمع مثبت و برخى طمع منفى هستند .طمع به زنان نامحرم ، طمع به مال مردم ، طمع به حقوق اجتماعى جامعه ، طمع به بيش از مقدرات حق كه در رابطه با سعى و كوشش انسان است از قبيل طمع منفى است كه مورث بدبختى دنيا و آخرت است .طمع به رحمت و عنايت حق ، طمع به دخول در بهشت ، طمع به آمرزش و عفو حضرت حق بدون عمل و بدون انجام واجبات و بدون ترك محرّمات و بدون توبه و استغفار حقيقى طمعى شيطانى و حالتى غلط است كه قرآن كريم از اين طمعها كه در حقيقت يك حالت درونى ولى متوجّه به جهات گوناگون است منع فرموده است . فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ * عَنِ الْيَـمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ * أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَن يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ [197] .كافران را چه شده كه به تو چشم دوخته به سويت شتابانند ؟ * از راست و چپ ، گروه گروه ، * آيا هر يك از آنان طمع دارد كه او را در بهشت پرنعمت درآورند ؟ ! طمع به عنايت و رحمت خدا ، طمع به بهشت و مغفرت حضرت حق در جنب عمل و اجراى دستورها و پياده كردن مقرّرات و ترك محرمّات و طمع به استجابت دعا به شرط دعاى با شرايط طمع ، مثبت و از بهترين حالات الهى و ملكوتى است و هم چنين طمع به بخشوده شدن گناه به شرط توبه حقيقى طمع مثبت و در حقيقت همان اميدى است كه گنهكار تائب بايد به حضرت مولا داشته باشد . وَمَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ [198] .و بر پايه چه عذر و بهانهاى به خدا و آنچه از حق براى ما آمده ايمان نياوريم ؟ و حال آن كه اميد داريم كه پروردگارمان ما را در زمره شايستگان درآورد . قَالُوا لاَ ضَيْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ * إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ [199] .گفتند : [ در اين شكنجه و عذاب ] هيچ زيان و باكى [ بر ما ] نيست ، يقيناً ما به سوى پروردگارمان باز مىگرديم ، * قطعاً ما اميدواريم كه چون نخستين ايمان آورندگان [ از اين قوم ]بوديم ، پروردگارمان خطاهاى ما را بيامرزد .