آنان كه به عنوان واعظ و گوينده مشغول خدمتند بايد توجه داشته باشند كه كرسى وعظ جاى خودنمايى و ميدان زورآزمايى مطالب علمى و پيچيده نيست كه به فرموده رسول اسلام صلىاللهعليهوآله هر گويندهاى در قيامت به مقدار وقتى كه از مستمعان گرفته مسئول است . گوينده موظف است گفتارش را اولاً : از كتاب خدا و « نهج البلاغة » و « صحيفه سجاديه » و كتب معتبر روايى و علمى اخذ كند ، سپس آن را با بيانى رسا به سمع مستمع برساند ، به نحوى كه سادهترين افراد و حتى آنان كه كمترين بهرهاى از سواد ندارند ، گفتار گوينده را درك و تغيير حال پيدا كنند و ثانياً :گوينده بهتر است گفتارش را با خلوص توأم نمايد و به آنچه مىگويد عامل و آراسته باشد .يكى از متخصصان فن سخنورى درباره يك واعظ و سخنران مىگويد :مردم براى اين كه به سخن كسى گوش دهند و اعتنا كنند ، بايد به او اعتماد داشته باشند و او را درست و راستگو و دانا و صميمى و خيرخواه و مهربان بدانند و ارجمند و گرامى بدارند .اين مسئله دليل و برهان و توضيح و بيان لازم ندارد و شك نيست كه شنوندگان هر چه اين گمانها و احساسات را درباره گوينده بيشتر داشته باشند سخن او مؤثّرتر و نافذتر است .پس هر كس مىخواهد در دنيا به سخنورى كارى از پيش ببرد يا به مقامى برسد بايد چنان زندگانى كند كه مردم او را به اين صفات بشناسند .گذشته از اين كه سخنور بايد نزد مردم به اين صفات شناخته شده باشد ، هنگام سخنورى نيز بايد چنان سخن بگويد كه اگر او را به اين صفات مىشناسند سخن او آن گمانها را در اذهان تأييد و استوار كند و آن عوالم را در همان حال به ياد آورد و محبت و احترام او در دلها بنشيند و اگر او را نمىشناسند از كلامش به اين عقايد و احساسات درباره او بگرايند . وگرنه به سخنش گوش نمىدهند ، يا اگر بدهند از گوش فراتر نمىرود و به دل نمىنشيند .