اهل نجات در اخذ و عطا - عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در گير و دار اين اخذ و عطاهاى نامشروع كه هدفى جز هدم اسلام و آثار آن نداشت اگر ائمه معصومين عليهم‏السلام از على عليه‏السلام تا امام عصر و ياران با وفايشان به فرياد اسلام نمى‏رسيدند و اگر بزرگان دين شيعه از جاده تبعيد و شهادت و رنج و زحمت و خون نمى‏گذشتند ، امروز و فردا از اسلام جز اسمى باقى نبود و باور كنيد كه همان اسم خشك هم از دين خدا باقى نمانده بود و به عمر پر بركت دين خاتمه داده مى‏شد ، از اين جهت امام صادق عليه‏السلام در اين فصل مسئله اخذ و عطا را متذكر شده و مى‏فرمايد :

هر كس گرفتن چيزى از مردم در نزدش محبوب‏تر از بخشش باشد مغبون است ، چه او منفعت دنيا را بر اثر غفلت از بخشش و عطاى در راه خدا كه نفع آخرت است بهتر دانسته است .

سزاوار است انسان آنچه را مى‏گيرد به حق و موافق شرع باشد و هرگاه مى‏بخشد در راه حق و به حق و از حق باشد .

چه بسا كه اخذ كننده در برابر اخذش دينش را معامله مى‏كند كه اين بدترين معامله است و چه بسا عطاكننده كه بر اثر عطايش در معرض سخط و غضب حضرت حق قرار مى‏گيرد كه مصداق اتم و اكمل اين جمله همان دستگاه‏هاى ستم و عمل كثيفشان هستند و در مرحله بعد آنان كه بدون استحقاق از خمس و زكات و صدقات استفاده مى‏كنند و يا اينگونه حقوق را در راه شهرت و شخصيت خود به افراد غير مستحق مى‏دهند .

اهل نجات در اخذ و عطا

سپس حضرت مى‏فرمايد :

من در اصل موضوع سخن ندارم ، سخنم در اين است كه در اخذ و عطا اهل نجات كيانند و اهل هلاكت و بدبختى كدام طايفه‏اند ؟

اهل نجات آنان هستند كه در اخذ و عطا جانب تقوا را رعايت مى‏كنند و به حبل ورع و پاكدامنى چنگ مى‏زنند .

امام صادق عليه‏السلام در دنباله روايت مى‏فرمايند :

مراتب آدمى در تقوا و ورع منقسم به دو قسم است : خاص و عام .

جماعتى در مسئله اخذ ، كمال دقّت را به كار مى‏برند و تا صد در صد يقين به حلال بودن مال و مورد نداشته باشند از گرفتن امتناع مى‏ورزيدند و به وقت ضرورت هم به بيش از سد جوع و پوشش بدن روى نمى‏آورند .

و ديگر دسته‏اى هستند كه تنها به ظاهر مسئله اكتفا مى‏كنند و تفحّص زيادى نمى‏نمايند و همين كه بر حسب ظاهر علم به غصب و سرقت و حرمت ندارند اكتفا كرده و دست خويش را براى گرفتن دراز مى‏كنند .

ورع و عفت نفس

در ايّام تحصيل به وسيله يكى از نيك مردان كه دستش از مال دنيا تهى بود از فقر شديد خانواده محترمى باخبر شدم ، به توسّط آن نيك مرد ، ماه به ماه يا چند هفته به چند هفته كمك ناچيزى به آن خانواده مى‏كردم .

يك روز مبلغ بيست و پنج تومان كه در آن روز مخارج چند روز يك خانواده را اداره مى‏كرد براى آن خانواده به توسط آن مرد پاك فرستادم ولى پس از چند لحظه آن مقدار را برگرداند ، در حالى كه مى‏دانستم با داشتن عايله سنگين به آن محتاج است ، سبب برگشت دادن پول را از واسطه پرسيدم پاسخ گفت : سرپرست خانواده فقير گفت : من مخارج امروز و فردا را دارم اين مقدار پول را به كسى بدهيد كه خرج امروز و امشبش را ندارد .

/ 215