ماهيّت دنيا
1ـ اَلدُّنْيا دارٌ مُنِىَ لَهَا الْفَناءُ. [ نهج البلاغه، خ 45، ص 132. ]
دنيا، خانه اى است كه فنا و زوال از ويژگى هاى ذاتى آن است.
2ـ يا دُنْيا... عَيْشُكِ قَصيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسيرٌ وَ اَمَلُكِ حَقيرٌ. [ نهج البلاغه، ح 74، ص 1119. ]
اى دنيا... زندگانى تو كوتاه، اهميت تو اندك و آرزوى تو پست است.
3ـ اِنَّما مَثَلُ الدُّنْيا مَثَلُ الْحَيَّةِ: لَيِّنٌ مَسُّها قاتِلٌ سَمُّها. [ نهج البلاغه، ن 68، ص 1065. ]
دنيا همچون مار است؛ ظاهرش نرم و زهرش كشنده است.
4ـ... فـَاِنَّهـَا عـِنـْدَ ذَوِى الْعـُقـُولِ كـَفـَىْءِ الظِّلِّ بَيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّى قَلَصَ وَ زَائِداً حَتَّى نَقَصَ. [ نهج البلاغه، خ 62، ص 152. ]
بـه درسـتـى كـه دنيا در نظر خردمندان همچون سايه اى است كه هنوز گسترده نشده، كوتاه مى گردد و هنوز فزونى نيافته نقصان مى پذيرد.
شناخت دنيا
دَارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ، لاَ تَدُومُ أَحْوَالُهَا، وَ لاَ يَسْلَمُ نُزَّالُهَا. [ نهج البلاغه، خ 217، ص 716. ]
"دنـيـا" سـرايـى اسـت كه بلاها آن را احاطه كرده و به بى وفايى و مكر معروف است، حالاتش يكنواخت نمى ماند و ساكنانش ايمن نيستند.