نقش روزگار
اَلدَّهْرُ مُوَكَّلٌ بِتَشْتيتِ الاُْلاّفِ. [ شرح غررالحكم، ج 1، ص 307. ]
روزگار در پىِ پراكنده كردن دوستان است.
سازش با روزگار
ساهِلِ الدَّهْرَ ما ذَلَّ لَكَ قُعُودُهُ. [ نهج البلاغه، ن 31، ص 932. ]
چندى كه زمانه |چون شتر| رام تو گشته و ذليلانه به پايت نشسته، آسان گير.