عالم نمايان
1ـ اِنَّ اَبـْغـَضَ الْخـَلايـِقِ اِلَى اللّهِ... رَجـُلٌ قـَمـَشَ جـَهـْلاً مـَوْضـِعٌ فـى جُهّالِ الاُْمَّةِ غارُّ فِى اَغْباشِ الْفِتْنَةِ، عَمٍ بِما فِى عَقْدِ الْهُدْنَةِ. قَدْ سَمّاهُ اَشْباهُ النّاسِ عالِماً وَ لَيْسَ بِهِ. [ نهج البلاغه، خ 17، ص 71. ]
مـبغوض ترين مردم در پيشگاه خداوند... كسى است كه انبوهى از نادانى ها را در خود جمع كرده، در مـيـان تـوده نـاآگاه براى خود پايگاهى ساخته است، در امواج فتنه ها جولان مى دهد و از راز صلح يكسره بى خبر است. نا آگاهان مردم نما دانشمندش مى نامند در حالى كه از هر علمى خالى است.
2ـ وَ آخـَرُ قـَدْ تـُسـَمـّى عـالِمـاً وَ لَيـْسَ بـِهِ فـَاقـْتـَبـَسَ جـَهـائِلَ مـِنْ جـُهـّالٍ وَ اَضـاليـلَ مـِنْ ضُلاّلٍ. [ نهج البلاغه، خ 86، ص 214. ]
دسـته اى، دانشمند ناميده مى شوند ولى دانشمند نيستند، مقدارى نادانى را از جاهلان برگرفته و مـقـدارى مـطـالب گـمـراه كـنـنـده را از گـمـراهان گرد آورده اند |و به هم آميخته اند تا خود را انديشمند بخوانند|
آفت جامعه
آفَةُ الْعامَّةِ الْعالِمُ الْفاجِرُ. [ شرح غررالحكم، ج 3، ص 108. ]
آفت مردم، عالِم آلوده دامن است.