روزگارى كه تنها مومنان ناب نجات مى يابند
وَ ذلِكَ زَمـانٌ لا يـَنـْجـُو فـِيـهِ اِلاّ كـُلُّ مـُوْمـِنٍ نـُوَمـَةٍ. اِنْ شـَهـِدَ لَمْ يـُعـْرَفْ وَ اِنْ غـابَ لَمْ يُفْتَقَدْ. [ نهج البلاغه، خ 102، ص 305. ]
|از روزگـار نـيـامده اى سخن مى گويم| و آن زمانى است كه جز مؤمن ناب و ناياب و گمنام را، راه نـجـاتـى نـخـواهـد بـود. هم او كه چون به صحنه درآيد كسى او را نشناسد، و اگر نباشد، كسى سراغش را نگيرد.
مومن و پندگيرى
اِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذا نَظَرَ اعْتَبَرَ. [ تحف العقول، ص 235. ]
مؤمن هرگاه بنگرد، پند گيرد.