معاوية بن يزيد، با استمداد از نيروى ايمان ، شخصيتى را احراز كرد كه توانست بر هواى نفس خود حاكم شود و از بزرگ ترين مقامى كه مستلزم گناهكارى و اعمال ضد انسانى بود، چشم بپوشد و دامن انسانيت خويش را لكه دار نكند. ولى پدر و جدش كه مطيع هواى نفس و اسير تمايلات غريزى خويش بودند، ظالمانه بر كرسى خلافت تكيه كردند و جناياتى را مرتكب شدند كه در طول قرن هاى متمادى فراموش نشده و نخواهد شد.(افمن كان على بينة من ربه كمن زين له سوء عمله و اتبعوا اهوائهم .)آيا كسى كه از پروردگار خود حجت و برهانى در دست دارد و بر طبق آن عمل مى كند مانند كسى است كه رفتار زشت و ناپسند خود را زيبا مى بيند يا آنان كه از هواى نفس خويشتن پيروى مى كنند؟
احترام به شخصيت جوان
قال الله العظيم فى كتابه : و اذ قال لقمان لابنه و هو يعظه يا بنى (517)
توقع تكريم
يكى از خواهش هاى طبيعى نوجوانان اين است كه مانند بزرگسالان به شخصيت شان احترام شود و به شايستگى مورد تجليل و تكريم دگران قرار گيرند. نوجوانان متوقع اند كه پدران و مادران و همچنين عموم بستگان و ساير مردم ، آنان را به چشم يك فرد كامل نگاه كنند و در معاشرت و محاوره ، در احوال پرسى و پذيرايى ، و خلاصه در تمام شئون عادى و اجتماعى با آنان مانند بزرگسالان برخورد نمايند.اگر با نوجوانى رفتار كودكانه شود، اگر مانند يك طفل نابالغ مورد نوازش و محبت بچگانه قرار گيرد، سخت ناراحت و آزرده خاطر مى شود، زيرا احساس مى كند كه ديگران هنوز او را به چشم كودكى مى نگرند و حاضر نيستند با وى معامله يك انسان بالغ و كامل بنمايند.