‌ ‌منطق‌ قوي‌ و محبوبيت‌ عظيم‌ اجتماعي‌ - انقلابی عصر استبداد، اصلاح گرِ عصر مشروطه، شیخ فضل الله نوری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انقلابی عصر استبداد، اصلاح گرِ عصر مشروطه، شیخ فضل الله نوری - نسخه متنی

علی‌ ابوالحسنی‌ (منذر)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


‌ ‌منطق‌ قوي‌ و محبوبيت‌ عظيم‌ اجتماعي‌

فرد مصلح‌ هم‌چنين‌ بايد از نفوذ و محبوبيتِ‌ شگرفِ‌ مردمي‌ برخوردار باشد تا بتواند در صورت‌ لزوم، انسان‌ها را - از زبده‌ و توده‌ - براي‌ پيش‌برد اهداف‌ اصلاحي‌ خويش‌ بسيج‌ كند. در جامعة‌ ديني‌ جلب‌ نظر مردم‌ به‌ انجام‌ اصلاحات‌ و پيروزي‌ بر موانع‌ گوناگوني‌ كه‌ بر سر راه‌ آن‌ وجود دارد، جز از كساني‌ كه‌ نفوذ و قدرت‌ وسيع‌ اجتماعي‌ داشته‌ و جامعه‌ حكمشان‌ را مُطاع‌ و متَّبَع‌ مي‌شمرَد ساخته‌ نيست. شيخ‌ به‌ يمنِ‌ برخورداري‌ از دانش‌ كلان‌ ديني، اخلاق‌ نيكو و نيز دل‌سوزي‌ و شفقت‌ بر خلق، مورد علاقة‌ شديد خاص‌ و عام‌ بود. يپرم، (به‌ دار زنندة‌ شيخ) در يادداشت‌هاي‌ خود وي‌ را «روحاني‌ عالي‌قدري» به‌ شمار مي‌آورد كه‌ «گفتة‌ او براي‌ تودة‌ خلق، وحيِ‌ مُنزَل‌ محسوب‌ مي‌شد».(49) عبدا بهرامي‌ در تهران، شاهد آن‌چنان‌ پيشواز باشكوهي‌ از شيخ‌ بوده‌ است‌ كه‌ مي‌نويسد: «در همان‌ موقع‌ در من‌ فكري‌ پيدا شد كه‌ اگر انسان‌ شاه‌ نشود، بهتر است‌ كه‌ اقلاً‌ مجتهد يا پيشواي‌ امت‌ گردد.»!(50)

نفوذ عميق‌ و گستردة‌ شيخ‌ در بين‌ مردم، در گزارش‌هاي‌ سفارت‌ انگليس‌ نيز منعكس‌ شده‌ است. آرتور نيكلسون‌ سفير انگليس‌ در دربار تزار، در تلگراف‌ به‌ ادوارد گِري‌ وزير خارجة‌ بريتانيا (مورخ‌ هيجدهم‌ مارس‌ 1909 يعني‌ حدود پنج‌ ماه‌ قبل‌ از شهادت‌ شيخ)، با اشاره‌ به‌ تصميم‌هايي‌ كه‌ در لندن‌ و پترزبورگ‌ برضد شيخ‌ در جريان‌ بود، هشدار روس‌ها را چنين‌ منعكس‌ مي‌سازد:

«در مورد شيخ‌ فضل‌ا بايد به‌ اين‌ نكته‌ توجه‌ داشت‌ كه‌ اين‌ مجتهد، نه‌ تنها در محافل‌ محافظه‌كار [ = مخالفين‌ مشروطه]، بلكه‌ در ميان‌ عن-اصر ميان-ه‌رو [ = مشروطه‌ خواهان‌ معتدل‌ و غيرافراطي] نيز نفوذ زيادي‌ دارد و جلب‌ هم‌كاري‌ او براي‌ موفقيت‌ اصلاحات‌ طرح‌ ريزي‌ شده‌ [ = تجديد مشروطه‌ و مجلس] اجتناب‌ ناپذير است.

هرنوع‌ اقدامي‌ كه‌ دو دولت‌ [ روس‌ و انگليس] عليه‌ شيخ‌ به‌ عمل‌ آورند، ممكن‌ است‌ نارضايتي‌ توده‌هاي‌ مردم‌ را مخصوصاً‌ در تهران‌ كه‌ شيخ‌ داراي‌ پيروان‌ زيادي‌ در ميان‌ طلاب‌ يا محصلين‌ مدارس‌ مذهبي‌ است‌ برانگيزد. بنابراين‌ دولت‌ امپراتوري‌ [ روس‌ تزاري] عقيده‌ دارد با توجه‌ به‌ اين‌ حقيقت‌ كه‌ شيخ‌ هيچ‌ گونه‌ مقام‌ رسمي‌ ندارد كه‌ بتوان‌ او را از داشتن‌ آن‌ مقام‌ محروم‌ كرد، عاقلانه‌تر خواهد بود كه‌ به‌ شخص‌ شيخ‌ فضل‌ا نوري‌ كاري‌ نداشته‌ باشند.»(51)

مردوخ، (امام‌ جمعة‌ كردستان) از شيخ‌ به‌ عنوان‌ ايران‌ مدار(52) ياد كرده‌ و در شرح‌ اجتماع‌ مردم‌ به‌ رهبري‌ شيخ‌ در باغ‌ شاه‌ براي‌ جلوگيري‌ از تجديد مشروطه‌ مي‌نويسد: «عموم‌ آقايان‌ علما به‌ منزل‌ حاج‌ شيخ‌ (فضل‌ا) آمده‌ از آن‌جا بالأ‌تفاق‌ با كالسكه‌ و درشكه‌ به‌ جانب‌ باغ‌ شاه‌ حركت‌ كرديم. متجاوز از پنجاه‌ كالسكه‌ و درشكه‌ پشت‌ سر حاج‌ شيخ‌ به‌ حركت‌ درآمد».(53) علاقه‌ و احترام‌ وافر بزرگان‌ به‌ شيخ، تنها ويژة‌ رجال‌ دين‌ نبود. قدرت‌مداران‌ عرصة‌ سياست‌ نيز به‌ شيخ‌ نگاهي‌ فرازپو و قله‌ سو داشتند. به‌ قول‌ حسنعلي‌ برهان: «تمام‌ رجال‌ و اولياي‌ امور و پادشاهان‌ و اقران‌ و امثالش‌ به‌ او به‌ نظر اِ‌عزاز و احترام‌ نگاه‌ مي‌كردند».(54) ميرزا نصرا خان‌ مشيرالدوله‌ وزير خارجة‌ مظفرالدين‌شاه‌ در دهم‌ ربيع‌ الثاني‌ 1323 ق‌ به‌ آقا سيد حسين‌ نائيني‌ (كذا) با اشاره‌ به‌ «جناب‌ مستطاب‌ ملاذ الاسلام‌ حجة‌ الاسلام‌ آقاي‌ حاج‌ شيخ‌ فضل‌ا» مي‌نويسد: «جناب‌ مُعَز‌ي‌اليه... امروز در تهران‌ سرسلسلة‌ علما هستند و مطاعيت‌ دارند».(55) عضدالملك، رئيس‌ ايل‌ قاجار و نايب‌ السلطنة‌ خوش‌نام‌ احمدشاه، مريد و مقلد شيخ‌ شهيد بود(56) و از شنيدن‌ خبر قتل‌ وي‌ فوق‌ العاده‌ متأ‌ثر و ناراحت‌ شده، به‌ سر و صورت‌ خود مي‌كوبيد و شيون‌ و زاري‌ مي‌كرد و از اين‌كه‌ مجتهدي‌ را اعدام‌ كردند اشك‌ مي‌ريخت.»(57)

/ 22