دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آرزوجلد: 1نويسنده: فتح الله مجتبايي 
 
 
شماره مقاله:170


















آرِزو، سراج‎الدين علي‎خان اکبرآبادي ملقب به استعدادخان، و و معروف به «خانِ آرزو»
(1099-1169ق/1687-1756م)، شاعر، عارف و دانشمند هندي و داراي آثار بسيار به زبان
فارسي و اردو، «آرزو» تخلص شعري او بود. پدرش حسام‎الدين (د 1115ق/1703م) از اميران
دربار اورنگ‎زيب (1068-1118ق/1657-1707م) بود، و گه‎گاه شعر مي‎سرود و «حسام» يا
«حسامي» تخلص مي‎کرد. آرزو نسب خويش را از سوي پدر به شيخ کمال‎الدين، خواهرزاد?
پير نصيرالدين محمود «چراغ‎دهلي» (د 757ق/1356م) و از سوي مادر به شيخ‎محمد غوث
گُوالياري (د 970ق/1562م)، نگارند? جواهر خمسه مي‎رساند (آزاد، 227؛ خوشگو، 313؛
استوري، I(2)/834). او تا 14 سالگي ادبيات فارسي و زبان عربي آموخت و سپس در ضمن
تحصيل علوم رسمي، به شعر گفتن پرداخت. در آغاز اشعار خود را از نظر ميرعبدالصمد
(متخلص به «سخن») مي‎گذراند و پس از او ميرغلامعلي (متخلص به «احسني») سروده‎هاي او
را اصلاح مي‎کرد. هنگامي که اورنگ‎زيب به دکن لشکر کشيد. آرزو نيز همراه او به دکن
رفت و 9 ماه در آنجا بود، ولي پس از مرگ اورنگ‎زيب (1118ق/1707م) به گواليار آمد و
هنگامي که بهادرشاه سلطنت يافت، از گواليار به اکبرآباد رفت، ولي به سبب آشفتگي
اوضاع و جنگهاي ميان شاهزادگان اوقات خود را به تحصيل علوم و سرودن اشعار گذراند و
5 سال نزد شيخ‎عمادالدين معروف به ـدرويش محمد» به تحصيل علوم عربي پرداخت. در
1132ق/1720م در دهلي اقامت گزيد و به خدمت آنندرام (مخلص: د 1164ق/1751م) درآمد و
از او منصب و «جاگير» (تيول) يافت و سپس به خدمت اسحاق‎خان مؤتمن‎الدول? شوشتري،
پيشکار (خان سامان) محمدشاه (1131-1161ق/1718-1748م) پيوست. پس از مرگ شوشتري در
1152ق/1739م به دستگاه پسرش نجم‎الدوله و پس از کشته شدن نجم‎الدوله در شوال
1163ق/اوت 1750م، به خدمت برادرش سالار جنگ وارد شد و چون در محرم 1168ق/اکتبر
1754م سالار جنگ به «اوده» رفت، آرزو را نيز با خود برد. آرزو در ربيع‎الثاني
1169ق/ژانوي? 1756م در لکهنو وفات يافت (همانجا) و پيکر او را بنابر وصيت خودش در
لکهنو به امانت نهاده، پس از چندي آن را به دهلي بردند و در خان? شخصي او در «وکيل
پوره» در نزديکي رود «جَمْنا» به خاک سپردند.
شعر آرزو روان و خالي از تعقيد است و مپامين آن بيشتر عرفاني و عاشقانه است و گرچه
به شيو? معروف به سبک هندي بسيار نزديک است، ليکن نازک خياليها و تشبيهات و
استعارات خاص آن مکتب در سخن او بسيار نادر است. آرزو به هم? اَشکال مختلف نظم
فارسي از غزل و قصيده و مثنوي و رباعي تا ترجيع‎بند و ترکيب‎بند، شعر مي‎سرود. او
يکي از استادان بزرگ ادب پارسي در هند است که با نگارش چند فرهنگ‎نام? مهم و چند
کتاب در نقد ادبي و بديع و بيان و نوشتن شروحي بر برخي از آثار گذشتگان، خدمتي
شايان به ادب فارسي و گسترش و اعتلاي آن در شبه‎قار? هند انجام داد.
آثار آرزو:
الف ـ فرهنگ‎نامه‎ها: 1. غريب اللغات، يا تصحيح غرايب اللغات، فرهنگ اردو به فارسي
و عربي و ترکي که اصلاح و تکميل غرايب اللغات عبدالواسع نسوي است؛ 2. سراج اللغه،
در لغت فارسي که از لحاظ انتقادهايي که بر برهان قاطع و فرهنگ رشيدي کرده، قابل
ملاحظه است؛ 3. چراغ عدايت، تکلمه‎اي است بر سراج‎اللغه در لغاتي که شاعران متأخر
به کار برده‎اند، اين کتاب چندبار در هند بر حاشي? غياث‎اللغات و نيز جداگانه در
تهران به چاپ رسيده است؛ 4. زايدالفوايد، ريشه‎هاي افعال فارسي و عربي آن شهرت
ندارد. استوري حدس مي‎زند که اين همان تصحيح غرايب‎اللغات است.
ب ـ نقد ادبي: 6. تنبيه الغافلين، نقد اشعار حزين؛ 7. احقاق‎الحق، دربار? اشعار
حزين؛ 8. داد سخن، در محاکم? اشعار قصيد? قدسي و شيداي هندي؛ 9. سراج منير، اجوب?
اعتراضات ملامنير بر اشعار بعضي متأخران؛ 10. سراج وهاج يا محاکم? شعرا؛ در صحف
ابراهيم اين اثر به نام «سراج وهاج در حل ابيات خواج? شيراز» ذکر شده است.
ج ـ شروح بر آثار گذشتگان: 11. خيابان يا شرح گلستان، در کانپور به چاپ رسيده است؛
12. شرح قصايد عرفي؛ 13. شکوفه‎زار، شرح بخش اول اسکندرنام? چاپ کلکته و لکهنو نيز
از آن استفاده شده است، در بعضي از نسخه‎هاي خطي عنوان آن «شرح ابيات اسکندرنامه»
است؛ 14. شرح گلگشتي ميرنجات.
د ـ صنايع ادبي و دستور زبان: 15. معيارالافکار، در قواعد صرفيه و نحوي? فارسي؛ 16.
عطي? کبري، در علم بيان، در کلکته و کانپور به چاپ رسيده است؛ 17. موهبت عظمي?، در
معاني و بيان که ذيل و تکلم? عطي? کبري? است و به ضميم? آن در کلکته چاپ شده است؛
18. شرح مختصر المعاني؛ 19. مثمر، در علم و اصول لغت، آرزو در تصنيف آن به المزهر
سيوطي نظر داشته است.
ه ـ آثار منظوم و منثور: 20. آبروي سخن، در وصف حوض و فواکه و تاک؛ 21. رسال? ادب
عشق، 22. مثنوي جوش و خروش، به مقابل? سوز و گداز ملانوعي؛ 23. سوز و ساز، يا شور
عشق، در برابر محمود و اياز ملازلالي؛ 24. عالم آب، ساقي‎نامه، در پاسخ ساقي‎نام?
ظهوري؛ 25. عبرتِ فسانه، در تتبع قضا و قدر ملامحمدقلي سليم؛ 26. گلزار خيال، در
تعريف «هولي» هندوستان؛ 27. قصايد و رباعيات و خطب؛ 28. کليات نظم و نثر؛ 29.
مثنوي، در جواب حديق? سنايي؛ 30. مثنوي مهر و ماه؛ 31. ديوان، مشتمل بر 000’5 بيت.

و ـ متفرقه: 32. نثر پيام شوق، در پاسخ مراسلات اعزه؛ 33. مجمع‎النفايس، تذکره‎اي
است شامل منتخباتي از اشعار تقريباً 1500 شاعر از متقدمان و متأخران و معاصران که
در 1146ق/1734م تدوين يافته است.
شماره‎هاي 9 تا 13 و 15، 20 تا 27، 31 و 32 را آرزو خود در مقدم? عطي? کبري ياد
کرده است و معلوم مي‎شود که اين آثار را پيش از 1147ق/1734م که تاريخ تأليف آن کتاب
است، نوشته است (نکـ استوري، I (2).835-836).

مآخذ: آزاد بلگرامي، ميرغلامعلي، سرو آزاد (مآثرالکرام)، حيدرآباد، 1913م، صص
227-231؛ آقابزرگ، الذريعه، 9 (1، 3)/5، 840؛ بهادر، صديق حسن‎خان، شمع انجمن،
کلکته، 1293ق، صص 42-45؛ بهگوان، داس هندي، سفين? هندي، پتنه، 1958م، صص 5-6؛
خوشگو، بندربن داس، سفينه، پتنه، 1959م، صص 312-331؛ سنبهلي، حسين دوست‎بن
ابي‎طالب، تذکر? حسيني، لکهنو، 1293ق، صص 48-49؛ علي، علي، رحمان، تذکر? علماي هند،
لکهنو، 1894م، ص 71؛ گلچين معاني، احمد، تاريخ تذکره‎هاي فارسي، تهران، سنايي،
1363ش، 1/271-272، 2/158-166؛ گوپاموي، محمد قدرت‎اللّه، تذکر? نتايج‎الافکار،
بمبئي، 1336ق، صص 79-82؛ مدرس، محمدعلي، ريحانه‎الادب، تبريز 1346ش، 1/47؛ نقوي،
عليرضا، تذکره‎نويسي فارسي در هند و پاکستان، تهران، علمي، 1343ش، صص 323-337؛ نيز:


Store H.A., Persian Literature, a Bio-bibliographical Survey, I, London, 1972.

فتح‎اللّه مجتبايي

 





/ 415