دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آزرجلد: 1نويسنده: محمد علي مولوي 
 
 
شماره مقاله:189















آزَر، از اعلام قرآن (انعام/6/74). بيشتر مفسران عامه به استناد همين آيه، آزر
را پدر صلبي ابراهيم(ع) دانسته‎اند. در برابر، مورخاني که نام پدر ابراهيم را تارَخ
يا تارَح ياد کرده‎اند، محتمل مي‎شمارند که از اين دو نام، يکي نام پدر ابراهيم و
ديگري لقب او بوده است. کساني نيز گفته‎اند که آزر در برخي زبانهاي غيرعربي،
کلمه‎اي نکوهش‎آميز است و گروهي آن را نام بتي دانسته‎اند که معبود پدر ابراهيم
بوده است (رازي، 13/34-40). ميان افرادي از گروه اخير و آن ديگران، در قرائت «آزر»
در آية ياد شده اختلاف است. پژوهش دقيق‎تر در ديگر آيات قرآن نشان مي‎دهد که آزر
پدر صلبي ابراهيم نبوده (نکـ ابراهيم) چنانکه در بسياري از منابع معتبر اسلامي وي
به عنوان عمّ ابراهيم معرفي شده و رأي غالب مفسران شيعه که به موحّد بودن پدرانِ
پيامبر اسلام(ص) قائلند نيز همين است (طباطبايي، 7/207-208).
قرآن کريم حکايت مي‎کند که ابراهيم خليلَ‎آزر را به دوري از بتها و ترک راه شيطان و
پيمودن راه راست فراخواند و از عذاب خداوند برحذر داشت (انعام/6/74؛ مريم/19/42-45؛
انبياء/21/52-57؛ شعراء/26/70-82؛ صافات/37/85-87؛ زخوف/43/26-27). آزر ابراهيم را
به رجم تهديد کرد (مريم/19/46) و ابراهيم(ع) براي او دعاي خير کرد و نويد داد که از
خداوند براي او آمرزش بخواهد و چنين نيز کرد (مريم/19/47؛ شعراء/26/86). و چون آزر
بر طريقة باطل خويش اصرار ورزيد، ابراهيم از او تبري جست (توبه/9/114).

مآخذ: ابن‎اثير، عزالدين، الکامل، بيروت، دارصادر، 1979م، 1/94-100؛ خزائلي، محمد،
اعلام‎القرآن، تهران، اميرکبير، 1350ش، صص 55-59؛ رشيدرضا، محمد، المنار، بيروت،
دارالمعرفه، 1393ق/1973م، 7/534-553؛ زبيدي، مرتضي، تاج‎العروس، ذيل «آزر»؛
طباطبائي، محمدحسين، الميزان، بيروت، مؤسسه‎الأعلمي للمطبوعات، 1390ق/1971م،
7/161-165؛ طبري، محمدبن جرير، تاريخ، به کوشش دخويه، ليدن، 1879-1881م، 1/234؛
فخررازي، محمدبن عمر، التفسيرالکبير، بيروت، داراحياءالتراث‎العربي؛ نيشابوري،
احمدبن محمد، قصص‎الانبياء، بيروت، دارالکتب، 1981م، صص 72-73؛ يعقوبي، ابن‎واضح،
تاريخ، بيروت، دارصادر، 1/21-28.
محمدعلي مولوي

 





/ 415