شماره مقاله:258
آغاجَري، آقاجَري (آغاجْ اَري) ايلي ترک تبار و ترک زبان، ساکن اطراف بهبهان.
تيرههاي گونه گون آغاجري عبارتند از: افشار. بيگدلي، تيلکو، جامه بزرگي، جُغْتايي،
داوودي، شعري، قره باغي و گشتتيل (فسايي، 2/270).
وجه تسميه و پيشينة تاريخي: آعاجري مرکب از دو واژة ترکي «آغاج» به معني درخت و
«اَر» به معناي مرد است که مفهوم مرد بيشه را ميدهد (رشيدالدين، 1/35). ترکمانان
اُغوز، در پي استيلاي مغول و نامساعد شدن شرايط زندگي، سرزمين خود ماوراي سيحون را
ترک گفته و راهي ايران و آسياي صغير شدند. گروهي از آنان که در نواحي جنگلي
مشرْعَش، واقع در آناتولي، سکونت گزيدند (ابنبيبي، 618)، «آغاج اري يا آغاجري»
ناميده شدند (رشيدالدين، 1/35). اين طايفه از قديمترين ترکمانان مهاجر در اناتولي
بودند و به سبب اشتغال در صنعت چوب به «تخته چي» يا «جماعت تخته چيان» نيز اشتهار
يافتند (سومر، «آغاچريها» ، 528؛ همو، «اوغوزها» ، 157). در بيشتر مآخذ، آنان را از
ترکمانان اغوز و قومي ماجراجو گفتهاند (رشيدالدين، 1/35؛ استرآبادي، 530؛ مستوفي،
567). آغاجريها با استفاده از ضعف و اختلافات دروني سلاجقة آسياي صغير، گاه و بيگاه
نواحي اطراف خود را مورد حمله قرار داده، کاوانهاي تجاري و روستاهاي مسيحينشين را
غارت ميکردند. عزالدين کيکاووس پادشاه سلجوقي، در 653ق/1255م به سرکوبي آنان اقدام
کرد و در 660ق/1261م به فرمان هولاکو نيرويي مرکب از 000‘20 نفر بر انان تاخت
چنانکه گروهي از آنان کشته و برخي ديگر به سوريه متواري شدند (سومر، «آغاجريها»،
524). با وجود اين مغلوبيت، آغاجريها در ميان مغولان از اهميت ويژهاي برخوردار
بودند، چنانکه برخي از امراي مغول، آغاجري نام داشتند (آق سرايي، 302 به بعد).
آنان، در قرن 8ق/14م، مجدداً نيرو يافته به شهرها ميتاختند از جمله در 796ق/1394م
به سيواس و نواحي اطراف آن هجوم بردند که سرانجام قاضي برهانالدين فرمانرواي
سيواس، براي جلوگيري از حملات مکرر آنان، قلعهاي بزرگ در بخش جنوبي اين ايالت بنا
نهاد (استرآبادي، 530).
از آن پس تا تشكيل دولت قره قويونلو نامي از آنان نبردهاند. همزمان با تشکيل دولت
ياد شده، گروهي از آغاجريها باق ره محمد، امير قره قويونلو، روابط بسيار نزديک
داشتند، حتي تاتار خاتون، خواهر محمد با يکي از امراي آغاجري ازدواج کرد که
حسنبيک، يکي ازرؤساي آغاجري. فرزند اوست (طهراني، 1/37؛ سومر، «قره قويونلوها» ،
31؛ همو، «اغوزها»، 147). هنگامي که قره يو.سف، حکمران قره قويونلو، آذربايجان را
تصرف کرد و پايههاي حکومت خويش را استحکام بخشيد، قبايل و تيرههاي متعدد
ترکمانانِ نواحي مرزي آناتولي شرقي از جمله آغاجريها با وي به ايران آمده (همانجا)،
به خدمت در حکومت قره قويونلوها پرداختند که از امراي معروف آنان حسنبيک،
حسينبيک، سولانبيک و عليبيک را ميتوان نام برد (طهراني، 1/145، 146 به بعد).
آغاجريها پس از انقراض دولت قره قويونلو نيز موجوديت خود را حفظ کردند و دور نيست
که آغاجريهاي کنوني ايران از بازماندگان آنان باشند (سومر، «قره قويونلوها»، 31).
در حال حاضر گروهي از بازماندگان اين قوم شيعي مذهبند در نواحي مختلف ترکيه از جمله
اطراف آيدين، اسپارته و آدانه (اطنه) زندگي ميکنند (سومر، «آغاجريها»، 528).
مآخذ: آق سرايي، محمود، مسامرهالاخبار، به کوشش عثمان توران آنکارا، انجمن تاريخ
ترک، 1944مگ ابنبيبي، يحييبنمحمد،الاوامرالعلائيه، به کوشش عدنان صادق ارزي،
آنکارا، انجمن تارخ ترک، 1956م؛ استرآيادي، عزيزبناردشير، بزم و رزم، استانبول،
اوقاف مطبعه سي، 1928م؛ اقتداري، احمد، خوزستان و کهگيلويه و مسني، تهران، انجمن
آثار ملي، 1359ش؛ رشيدالدين فضلالله، جامعالتواريخ، به کوشش بهمن کريمي، تهران،
اقبال، 1361ش؛ طهراني، ابوبکر، کتاب ديار بکريه، به کوشش نجاتي لوغال و فاروق سومر،
آنکارا، 1964م؛ فسايي، ميرزاحسن، فارسنامة ناصري، تهران، 1313ق؛ مستوفي، حمدالله،
تاريخ زيده، به کوشش عبدالحسين نوايي، تهران، اميرکبير، 1361ش؛ نيز:
S?mer, F?ruk; "Agaçeriler", Belleten, 1963, XXVI; id, Karakoyunlular, Ankara,
T.T.K., 1984; id, O?uzlar (Türkmenler), Ankara, 1972.
علي اکبر ديانت