شماره مقاله:267
آفاقي، اصطلاح فقهي مربوط به حج (منسوب به آفاق، جمع افق: آنچه از اطراف زمين
ظاهر است) به معني کساني که از خارج مواقيت به حرم آيند. در کتب فقهي، آفاقي در
برابر اهل مکه آمده و اين اصطلاح بيشتر در فقه اهل سنّت به کار رفته است (غزالي
113؛ سرخسي، 3/167). در فقه شيعه، متأخّران اين اصطلاح را به کار بردهاند (يزدي،
516)، آفاقي از ميقات معيّني احرام ميبندد، ولي منزل کسي که از اين ميقاتها به حرم
نزديکتر باشد، ميقات اوست (مفيد، 62). ميقات آفاقيان برحسب اختلاف جهاتي که از آن
به سوي حرم ميايند فرق ميکند.
ذکر ميقات آفاقيان در منابع شيعه: ميقات کساني که از سوي مدينه ميآيند مسجد شجره
(ذوالحُلَيفه)؛ ميقات کساني که از سوي عراق ميآيند بطنالعقيق که اول آن مسلخ، وسط
آن غَمره و آخرش ذاتِ عِرق است؛ ميقات کساني که از سوي شام ميآيند جُحفه
(مَهْمَيعه)؛ ميقات کساني که از سوي طائف ميايند قرنالمنازل؛ و ميقات کساني که از
سوي طائف ميآيند قرنالمنازل؛ و ميقات کساني که از سوي يمن ميآيند يَلَمْلَم است.
همچنان ميقات راهيان از طرف مدينه را در حال اضطرار و ضرورت جُحفه گفتهاند
(همانجا؛ محقق محلي، 241).
در منابع اهل سنّت مواقيت آفاقيان به ترتيب زير امده است: ميقات کساني که از سوي
مدينه ميآيند ذوالحليفه؛ ميقات راهيان از سوي شام، جحفه؛ ميقات آيندگان از نجد،
قرن؛ ميقات آنان که ا يمن ميآيند، يلملم؛ و ميقات آيندگان از نجد، قرن؛ ميقات آنان
که از يمن ميآيند، يلملم؛ و ميقات کساني که از مشرق ميآيند، ذات عِرق است (غزالي،
113). در مورد خصوصيات فقهي و مناسک حجاج آفاقي و اهل مکه به «حج» رجوع کنيد.
مآخذ: حکيم، محسن، مستمسک، بيروت، داراحياءالتراثالعربي، 1391ق، 11/290؛ سرخسي،
محمدبناحمد، المبسوط، قاهره، 1324ق، ج 3؛ غزالي، محمد،
الوجيزفيمذهبالامامالشافعي، بيروت، دارالمعرفه، 1979م؛ محقق حلي. جعفربنحسن،
شرائعالاسلام، نجف، منشورات علمي، 1969م؛ مفيد، محمدبنمحمد، المقنعفيالفقه،
تهران، 1276ق؛ يزدي، محمدکاظم، العروهالوثقي، تهران، اسلاميه، 1371ق.
محمدآصف فکرت