دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آفتاب دهلويجلد: 1نويسنده: جعفر شعار 
 
 
شماره مقاله:272















آفْتابِ دِهْلَوي، ابوالمظفر مروّج‎الدين يا جلال‎الدين
(1130-1221ق/1718-1806م)، امير و شاعر فارسي گوي هندي، ملقّب به شاه‎عالَم اول بود.
وي آخرين سلطان از سلاطين مستقل دهلي بود. 25 سال از آغاز عمرش را همراه پدر در
تبعيد و زندان گذرانيد. در 1173ق/1760م پدرش کشته شد، و در اين زمان شاه‎عالم در
پَتْنه بود و در همين شهر در 14 جمادي‎الاول 1173ق/3 ژانوية 1760م اعلام پادشاهي
کرد. از اتّفاقات مهمّ دوران حکومت او تسلّط انگليسيها بر بنگاله بود. وي وعده‎هاي
ايشان امير بنگاله را تسليم آنان کرد و سپس غلام قادرخان، يکي از بستگان امير
بنگاله، درصدد انتقام برآمده و در 1204هـ/1790م آفتاب دهلوي را نابينا کرد. وي
تاريخ کور شدن خود را چنين سروده است:
ز نرگس گلاب ارچه نتوان کشيد کشيدند از نرگسِ من گلاب
چـو پرسد کسي از تو تاريخ من بگو: «کور شد ديدة آفتاب»
سلطنت لرزان و بي‎اقتدار او تا 1218ق/1803م که برد ليک انگليسي دهلي را فتح کرد،
ادامه داشت و او پس از آن تا 1221ق/1806م که سال مرگ اوست، در قلعة دهلي زنداني بود
و ا مقرّريي که از سوي حاکمان انگليسي برايش تعيين شده بود، زندگي مي‎کرد. تخلص
شاه‎عالم در شعر فارسي و اردو «آفتاب» و در شعر هندي «بهاشا» (شاه عالم) بود و گاهي
به اقتضاي وزن شعر «خورشيد» نيز تخلّص مي‎کرد. اشعار بسياري از او باقي است، ازجملة
آنها قصيده‎اي است به عنوان «شهرآشوب» که دربارة فتنة غلام قادرخان سروده است به
اين مطلع:
صرصر حادثه برخاست پي خواري ما داد بر باد سر و برگ جهانداري ما
آفتاب درذثر و نظم فارسي، اردو، هندي و پنجابي مهارت داشت و گفته‎اند سانسکريت هم
مي‎دانست. از مقدمة نادرات شاهي برمي‎آيد که با زبان ترکي نيز آشنايي داشته است.

آثار: نسخه‎هايي از ديوان فارسي او در کتابخانه‎ها ازجمله انجمن تحقيقات بهار در
پتنه ، در کتابخانة موزة بريتانياي لندن و کتابخانة ملّي پاريس موجود است، امبا
هنوز به چاپ نرسيده است. گفته‎اند که او 4 ديوان اردو داشته است، ولي تنها يک ديوان
اردو از او موجود است که اشپرنگر در فهرست نسخه‎هاي خطي کتابخانه‎هاي اوده، آن را
ذکر کرده است. يک مثنوي به زبان اردو به نام منظومة اقدس و کتابي به عنوان قصة
شاه‎شجاع‎الشّمس (به نثر) نيز به او نسبت داده‎اند که اکنون ناياب است (مظفرملک،
30). مجموعه‎اي از اشعار او به زبانهاي اردو، فارسي، هندي و پنجابي در 1212ق/1797م
تدوين شده و او خود عنوان نادرات شاهي بر آن نهاده است. اين مجموعه در 1944م به
تصحيح امتياز علي‎خان‎عرشي و با مقدمه‎اي جامع به چاپ رسيده است. در مجلة اورينتل
کالج (مظفر ملک، صص 27-52) نيز نمونه‎هايي از اشعار او آمده است.

مآخذ: آقابزرگ: الذريعه، 9 (1)/10؛ علي‎حسن‎خان‎صاحب بهادر، صبح گلشن، کلکته،
1295ق، ص 7؛ مدرّس، محمدعلي، ريحانه‎الادب، تبريز، 1346ش، 1/50؛ مظفرملک، «شاه عالم
آفتاب»، اورينتل کالج، 1335ش، شمـ 2؛ نيز:

Blochet, e., Catalogue des Manuscrits Persans de Bibliothèque Nationale, Paris,
1928 III, No. 1946; Rieu, ch., Ctalogue of the Persian Manuscripts in the
British Museum, London, 1881, 720; sprenger, A., Catalogue of the Arabic,
Persian and Hindustani Manuscrips of the Libraries of the King of Oudh,
Calcutta, 1854, Vol.I.
جعفر شعار

 





/ 415