شماره مقاله:305
آقچه حِصار (آقحصار)، شهري از استان اشکودرا در شمال آلباني، در 22 کيلومتري شمال
شهر تيرانا و 48 کيلومتري جنوب خاوري اشکودرا و 20 کمـ دور از ساحل دريا با 000‘10
نفر جمعيت. آقچه حصار در يک منطقة کوهستاني واقع شده و داراي آب و هواي کوهستاني
است. اطراف شهر را باغها و باغچههاي بسيار احاطه کرده است.
وجه تسميه: ترکان عثماني اين شهر را که داراي دژ سفيد بزرگي است، آقحصار يا اقچه
حصار (دژ سفيد) نام نهادهاند. اين شهر به زبان آلبانيايي کورويا و گروجا (خوش
چشمه) ناميده ميشود و در وقايعنامة آکروپوليتس از اين شهر به نام کروآس ياد شده
است.
سابقة تاريخي: از تاريخ بنيادگذاري اين شهر اطلاعي در دست نيست. براي اولينبار در
وقايعنامة آکروپوليتس در سدة 8ق/14م نامي از اين شهر برده شده است. شهر در
744ق/1343م به دست ونيزيان افتاد و در 761ق/1360م به تصرف کنستانتين کاستريوتا
درآمد، اما شهرت اين شهر به عنوان زادگاه و جاي فرمانروايي ژرژ کاستريوتا فرزند ژان
کاستريوتا امير اپير بود که در کودکي به عنوان گروگان در دربار سلطانمراد عثماني
به سر ميبرد و به علت هوش سرشار و بيباکي، وي را اسکندربيگ لقب داده بودند. وي
سپس يکي از سرکردگان سپاه ترک شد. او به ظاهر به دين اسلام گرويد، ولي ديري نپاييد
که به علت پريشاني اوضاع حکومت عثماني پس از جنگ نيش، ضمن لشکرکشي 847ق/1443م از
فرصت بهره گرفت و گريخت و پيش از گريز، منشي سلطانمراد را وادار کرد حکمي را امضا
کند که بايد بر پاية آن، فرمانرواي ترک دژ کورويا (آقچهحصار) شهر را به وي
واگذارد. او به سوي اپيراي بالا رهسپار شد و هواخواهاني گرد آورد و کورويا را تصرف
کرد. و در اواخر 852ق/1448م بر سرزمين اپير چيرگي سراسري يافت. حکومت عثماني
سپاهياني به فرماندهي علي پاشا، فيروزبيگ و مصطفي پاشا براي سرکوبي وي روانه کرد که
با شکست روبهرو شدند. سلطان مراد شخصاً به جنگ او رهسپا شد و در 854ق/1450م بر
کورويا تاخت، اما کاري از پيش نبرد. سلطان در آخر ذيحجة 854ق/2 فورية 1451م مرد و
اسکندربيگ در روزگار پادشاهي سلطانمحمد فاتح نيز کشمکش خود را با ترکان دنبال کرد
و در 862ق/1457م در دشت آلسيو (لش) پيروزي مهمي در جنگ با ترکان عثماني به دست
آورد. گفتهاند که 000‘40 نفر در اين جنگ کشته شدند. سلطانمحمد فاتح در 865ق/1461م
با وي صلح کرد، اما اين صلح بيش از 3 سال نپاييد و در 869ق/1464م بار ديگر جنگ ميان
سلطانمحمد و اسکندربيگ درگرفت و اينبار نيز سلطانمحمد شکست خورد. در فاصلة
سالهاي 871-873ق/1466-1468م در برابر محاصرههاي سخت پايداري کرد، اما در
884ق/1479م اين شهر به تصرف حکومت عثماني درآمد. شهر بعدها به صورت مرکز طريقة
دراويش فرقة بکتاشي درآمد. اکنون آرامگاههاي بسياري از شيوخ بکتاشي در پيرامون شهر
ديده ميشود مانند آرامگاه صاري سالتيق دده و حاجحمزه بابا و باباعلي. دژ مشهور
شهر به فرمان رشيدپاشا در 1248ق/1832م ويران گرديد.
وضع کنوني: شهر در سالهاي اخير گسترش يافته است. ويرانههاي دژ آقچه حصار هنوز
برجاست. در آلباني اين شهر عنوان شهرستان جزء پيدا کرده است. در 1357ق/1938م داراي
500‘4 نفر جمعيت بوده که بعدها به 000‘10 نفر افزايش يافته است. بيشتر مردم شهر
مسلمانند.
مآخذ: اسلام آنسيکلوپديسي؛ اسناد و مکاتبات تاريخي ايران از تيمور تا شاهاسماعيل،
به کوشش عبدالحسين نوايي، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1356ش، صص 358، 484؛ ترک
آنسيکلوپديسي؛ خانملک ساساني، احمد، يادبودهاي سفارت استانبول، تهران، 1345ش، صص
179، 180؛ دايرهالمعارف اسلام؛ دورانت، ويل، تاريخ تمدن، ترجمة فريدون بدرهاي،
تهران، اقبال، 1345ش، 6/310-311؛ فريدبک، محمد، تاريخالدولهالعلميهالعثمانيه، به
کوشش احسان حقي، بيروت، دارالنفائس، 1403ق، ص 159؛ لاموش، لئون، تاريخ ترکيه، ترجمة
سعيدنفيسي، تهران، کميسيون معارف، 1316ش، صص 76، 77، 81، 365.
علي رفيعي