شماره مقاله:306
آقْحِصار، (در ترکي به معني بارو و دژ سفيد) نام 4 شهر در کشورهاي ترکيه، آلباني و
يوگسلاوي:
1. شهري در استان مانيسا (مغنيسا) در آناتولي غربي در ترکيه و مرکز شهرستاني به
همين نام، با ْ38 و َ55 عرض شمالي و ْ27 و َ51 طول شرقي (بريتانيکا)؛ فاصلة آن تا
شهر مانيسا (مرکز استان) 50 کمـ و ارتفاعش از سطح دريا 115 متر است. جمعيت آن برابر
سرشماري عمومي 1980م، 491‘61 نفر و جمعيت شهرستان با احتساب 93 روستاي تابع،
444‘146 نفر نفر است (يورت آنسيکلوپديسي، ذيل مانيسا، 8/5585؛ تورک آنسيکلوپديسي؛
اسلام آنسيکلوپديسي). آقحصار دومين شهر استان از نظر جمعيت و وسعت است.
وجه تسميه: کُهنترين نام آن پلوبيا ، يعني شهرِ پلوپِس، بوده است که احتمالاً از
سوي مردم ليدي بنا نهاده شد (تکسيه، 2/88؛ بريتانيکا). بعدها آن را تياتير
(تياتيره) ناميدند. نام کنوني آن از دژ سفيدي که بر فراز نزديکترين بلندي شهر قرار
داشت، مأخوذ و از سوي عثمانيان بر آن اطلاق شده است (تکسيه، 2/89؛ تورک
آنسيکلوپديسي).
سيماي طبيعي: اين شهر در بخش مياني استان مانيسا، نزديک ساحل چپ رودخانة گوردوک ،
از آبريزهاي قوم چاي که خود از شاخههاي رود گِديز است، قرار دارد. قليچداغ در
غرب، چالداغ در جنوب و کوه قطرانچي و گورهمَز در سمت شرق. جلگة آقحصار را در بر
گرفتهاند (تورک آنسيکلوپديسي). اب و هواي آن در تابستان گرم و در زمستان سرد است.
سابقة تاريخي: اين شهر در قرن 3ق م، مهاجرنشين مقدوني بود. بعد از مدتي تحت حاکميت
پادشاهي پِرگاما درآمد. آنگاه روميها بر آن تسلط يافتند و امپراتور کاراکالا در
آباداني آن کوشيد (تکسيه، 2/88). آقحصار پس از انتشار آيين مسيح در آسياي صغير،
اهميت ويژهاي يافت و يکي از 7 شهر مذهبي ليدي گرديد. در قرن 7ق/13م، آنتونيکوس،
امپراتور بيزانس، به منظور جلوگيري از حملات مسلمين از پرگاما به اين شهر آمد، اما
کاري از پيش نبرد(همانجا؛ يورت آنسيکلوپديسي). در 784ق/1382م، عثمانيها اين شهر را
تصرف کردند و و به يکي از مراکز نظامي خود مبدل ساختند و آقحصار ناميدند. مدتي نيز
تحت حکومت صاروخانيان از امراي محلي آناتولي بود (مشکور، 164؛ قاموسالاعلام). در
حملة تيمور به آسياي صغير (804ق/1402م) از دست عثمانيها خارج شد. بعد از تحکيم قدرت
دولت عثماني در سرتاسر آسياي صغير، از اهميت نظامي آن کاسته شد و قلعة آن نيز
موقعيت خود را از دست داد. پس ز جنگ جهاني اول به اشتغال نيروهاي يونان درآمد (5
ژوئن 1919) و در سپتامبر 1922 از جانب «قواي ملّية» از اشغال يونان آزاد گرديد
(يورت آنسيکلوپديسي).
آقحصار، بعد از برقراري حکومت جمهوري در ترکيه (1923م)، حياتي نو آغاز کرد و
روزبهروز توسعه يافت. با اسکان يافتن ترکهاي مهاجر يوگسلاوي در آن بر جمعيتش
افزوده شد. 8/99? ساکنان آن مسلمان و ترکزبان هستند. با ايجاد ساختمانهاي جديد
بتوني به جاي ابنية چوبي و آجري و احداث خيابانها و مؤسسات اجتماعي، فرهنگي و
اقتصادي مانند بانک، آموزشگاه، سينما و غيره، سيماي شهر به کلي دگرگون شده است. اين
شهر که مرکز تجاري شهرستان آقحصار محسوب ميشود به وسيلة راهآهن به مانيسا و
ازمير در جنوب و از طريق صوما و بالي کسير به بندر باندرما در کنار درياي مرمره
مربوط است. مهمترين فرآوردههاي آن توتون، پنبه، انگور و حبوبات است. همچنين
قاليبافي نيز د آنجا رايج است (اسلام آنسيکوپديسي؛ تورک آنسيکلوپديسي).
از آثار تاريخي آن، ينيجامع و پاشاجامعي (مسجدپاشا) را ميتوان نام برد. همچنين
کتابخانة «زينالزاده» که در 1198ق/1784م توسط حاجعلي زينالزاده تأسيس شده است،
از مهمترين مراکز فرهنگي قديم آن است (يورت آنسيکلوپديسي).
مشهورترين دانشمنداني که در دورة حکومت عثماني در اين شهر متولد شده و پرورش
يافتهاند عبارتند از مولانامحمدبن بدرالدين، ملقب به محييالدين (د اواخر
1001ق/1593م) صاحب تفسير نزيلالتنزيل (حاجي خليفه، 2/195)؛ مولانا نصوح نوالي (د
1003ق/1595م) مؤلف فرخنامه معروف به اخلاق نوالي (همو. 2/1254) و ابنعيسي مجدالدين
(اسلام آنسيکلوپديسي).
2. يکي از بخشهاي فرمانداري گيوه در استان اِزميت (قوچه ايلي) بر ساحل چپ رودخانة
صَقريه (ساکاريا). از بارويِ آن امروزه ويرانهاي بيش نمانده است. براي تمايز از
شهر آقحصارِ استان مانيسا هماکنون آن را پاموکوا مينامند. عثمانيها در
708ق/1308م بر آن دست يافتند. فرآوردههاي آن پنبه، توتون و حبوبات است. بقاياي
برخي ويرانههاي و ستونهاي باستاني در اطراف شهر نشان ميدهد که اين منطقه از
ديرباز مسکون بوده است (اسلام آنسيکلوپديسي).
3. شهري کوچک در در ناحية بُسني در يوگسلاوي، در شمال باختري سرايو . اين شهر اکنون
دولن ييوکف نامده ميشود. مصطفيپاشا سردار عثماني آن ا در 907ق/1501م فتح کرد.
4. شهري در شمال آلباني (نکـ : آقچهحصار).
مآخذ: اسلام آنسيکلوپديسي؛ بريتانيکا؛ پاولي، ذيل تياتيره؛ تکسبه، شارل، کوچوک
آسيا، ترجمة علي سعاد، استانبول، 1339ق؛ تورک آنسيکلوپديسي؛ حاجيخليفه،
کشفالظنون، استانبول، 1941م؛ قاموسالاعلام (ترکي)؛ مشکور، محمدجواد، اخبار سلاجقة
روم، تبريز، 1350ش؛ يورت آنسيکلوپديسي.
علياکبر ديانت