شماره مقاله:312
آقْسَرايي، خواجهکريمالدين محمودبن محمد (د ميان 723 و 733ق/1323 و 1333م)،
مورخ، منشي و دولتمرد عهد سلجوقيانِ روم در سدة 7 و 8ق/13 و 14م. از نسب و تاريخ
درگذشت و زادگاه وي و نيز از مناصبي که در نزد سلجوقيان داشته است، اطلاعات دقيقي
در دست نيست. عثمان توران مصحح کتاب مسامرهالأخبار و مسايرهالأخيار، تنها تأليف
آقسرايي، بر پاية مطالعة متن آن پژوهشهايي کرده و بر نکاتي دست يافته است. وي در
مقدّمهاي که بر اين کتاب نوشته چنين ميگويد: عنوان «آقسرايي» نشان ميدهد که وي
به خانداني از «آقسرا» (ناحيه) منسوب است و چنانکه خود در آغاز فصل چهارم کتاب در
ذکر وقايع پس از مرگ غياثالدين کيخسرو دوم (د 644ق/1246م) مينويسد، در ديوان
سلجوقيان روم خدمت ميکرده و در اين هنگام 20 يا 25 سال داشته است. از اينرو
ميتوان گفت که در نيمة نخست سدة 7ق/13م زاده شده است. از سوي ديگر، رويدادهايي که
وي در مسامرهالاخبار آورده، نشان ميدهد که دست کم 47 سال از زندگي خود
(675-723ق/1476-1323م) را در خدمت سلجوقيان گذرانده است. باتوجّه به تاريخ
قاضياحمد نقدهاي استنباط ميشود، آقسرايي در 733ق/133م زنده نبوده است
(آقسرايي، مقدمة مصحح، 33). از اينرو مسلّماً مرگ او ميان سالهاي 723 و 733ق/1323
و 1333م روي داده است.
آقسرايي شاهد شورشهاي بسياري بود که بر ضد ايلخانان روم اتفاق افتاده است. يکي از
آنها شورش خطير اوغلو به سال 675ق/1276م بوده و عليرغم آنکه آقسرايي چندي از روي
اجبار در ديوان وي خدمت کرده، توانسته است از آن آشوب جان سالم به در برد. نيز شورش
قرامانها و شورش بالتو بر ضدغازانخان در 696ق/1297م از آن جمله بوده است. از ميان
اميران، کسي که آقسرايي خدمات مهمي به او کرده و در همة مراحل با وي همکاري داشته،
مجيرالدين اميرشاه بوده است. اين امير از سوي غياثالدين مسعود سلجوقي (حکومت:
681-702ق/1282-1303م) به نيابت سلطنت تعيين شده و از توجه ايلخان برخوردار بود.
کريمالدين تا هنگامي که مجيرالدين منصب و مقام خود را داشت، در همة مراحل ملازم
خدمت او بود، و به مصائب و سختيهايي که در ملازمت وي متحمل شده در کتابش اشاره کرده
است (مسامرهالاخبار، 209). آقسرايي پس از مرگ مجيرالدين (701ق/1302م) چند سالي
سرپرستي اوقاف سلجوقيان را بر عهده داشت و سپس به کوتوالي آقسراي تعيين شد. او
همچون بزرگان زمان خود ثروت انبوه داشته و چنانکه از نوشته خودش (ص 306) برميآيد،
قلعة سالمه ملک او بوده است.
آقسرايي در نثر مُنشيانه دستي داشته و کتاب مسامرهالاخبار او به چنين نثري نوشته
شده است. شعر فارسي نيز ميسروده که نمونههايي از آن را در همين کتاب ميتوان ديد.
تنها اثر آقسرايي، چنانکه اشاره شد، مسامرهالاخبار و مسايرهالاخيار است که آن را
به نام اميرتيمورتاش نوين چوپاني (د 728ق/1328م)، فرمانرواي آسياي صغير در زمان
سلطانابوسعيد بهادر (716-736ق/1316-1336م) نوشته است. و چنانکه خود در مقدمة کتاب
گفته آن را به 4 اصل تقسيم کرده است تا در آن دربارة وضع تواريخ و کيفيّت آن و
تاريخ اسلام از هجرت پيامبر(ص) تا برافتادن عباسيان، فرمانروايي سلجوقيان، خاقانهاي
مغول، پادشاهان روم، اميران و صاحبمنصبان روزگار ايشان و رويدادهايي که در دورة
ملازمت مشاغل ديواني شاهد آنها بوده، سخن گويد، ولي آنچه اکنون در دست است و شايد
همان باشد که نويسنده موفق به اتمام آن شده، رويدادهاي روزگار سلجوقي از آغاز تشکيل
دولت سلجوقيان، ذکر سلاجقة ايران و روم و رويدادهاي دوران آن خاندان تا چيرگي مغول
است. يکي از ويژگيهاي اين کتاب، ذکر ماده تاريخهاي مشهوري است که مؤلف دربارة حوادث
مهم و سال مرگ بزرگان آورده است (صفا، 3/1255-1256). به عقيدة برخي از صاحبنظران،
مسامرهالاخبار و تاريخ ابنبيبي (الاوامرالعلائيه) دو کتاب تاريخ مهم دربارة
سلجوقان به شمار ميروند. مسامرهالاخبار به تصحيح عثمانتوران با پيشگفتاري
عالمانه به زبان ترکي جديد در 1934م در آنکارا چاپ شده است.
مآخذ: آقسرايي، کريم، سامرهالاخبار و مسايرهالاخيار، به کوشش عثمانتوران،
آنکارا، 1943م، جمـ ؛ صفا، ذبيحالله، تاريخ ادبيات در ايران، تهران، فردوسي،
1363ش؛ مشار، خانبابا، فهرست چاپي فارسي، 4/474-4746؛ منزوي، احمد، فهرست خطي
فارسي، 6/4246.
جعفر شمار