دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آق شهر (آناطولي مرکزي)جلد: 1نويسنده: حسين قره چانلو 
 
 
شماره مقاله:320
















آقْ‎شَهْر، (تلفظ کنوني: آقِ شِهِر ) شهري در آناتولي مرکزي در ترکيه، واقع در
دامنة کوهِ سلطان‎داغ در 135 کيلومتري شمال غربي شهر قديمي قونيه و 23 کيلومتري
جنوب شرقي اَفيون قره‎حصار، داراي 312‘40 نفر جمعيت (سرشماري، 1980م)، ْ29 و َ15
طول شرقي و ْ38 و َ13 عرض شمالي و 000‘1 متر ارتفاع از سطح دريا. اين شهر مرکز
ايلجه، يا شهرستاني به همين نام از توابع ايل (استان) قونيه است. در شمال آن
درياچه‎اي همنام (آق‎شهر) است و رودخانه‎اي که از شرق شهر مي‎گذرد، در شمال شرقي به
اين درياچه مي‎ريزد. اين درياچه را ابن‎خردادبه (ص 101) باسليون خوانده است و
روميان آن را درياچة چهل شهيد ناميده‎اند (لسترنج، 161). در کنار آق‎شهر جلگة بسيار
وسيع و همواري به همان نام با بيش از 82 قصبه و روستا قرار گرفته است. شهر، هوايي
معتدل دارد و به سبب فراواني آب، داراي باغها و بوستانهاي بي‎شمار و منظره‎اي بس
دلپذير است.
سابقة تاريخي: آق‎شهر (شهر سفيد) ترکيبي از «آق» ترکي به معناي سپيد و «شهر» فارسي
است. اين نامگذاري ظاهراً از گل سفيدي که در آنجا فراوان و مشهور است گرفته شده است
(بستاني، 1/118). در نامهاي قديمي آق‎شهر اختلاف‎نظرهايي ديده مي‎شود. يک روايت
آنجا را «انطاکية پيسيديا» و روايتي ديگر «سوريوم» مي‎داند. نيز استرابن اين شهر را
همان «فيلومليومِ» قديمي دانسته است (قاموس‎الاعلام ترکي؛ قس: دايره‎المعارف اسلام)
در منابع قديم اسلامي هم نامش بهص ورتهاي آقْشَر، آخْشَر و آخشَهْر آمده است
(دايره‎المعارف اسلام). آق‎شهر نخستين‎بار در 495ق/1102م که هنوز فيلومليوم ناميده
مي‎شد، توسط جنگجويان صليبي تسخير و تاراج گشت. سپس در 509ق/1115م آلکسيوس امپراتور
بيزانس، سپاهيان ملکشاه پسر قليچ‎ارسلان سلجوقي را در حوالي اين شهر شکست داد
(رانسيمان، 2/32، 160، 239). نام آق‎شهر در تواريخ دورة سلجوقي مکرر ياد شده است
(آق‎سرايي، صص 74، 122، 150؛ ابن‎بي‎بي، صص 8، 102، 150، 213). به هنگام ضعف
سلجوقيان اين شهر به دست امراي قرامان افتاد (دايره‎المعارف اسلام). اما اندکي بعد،
چيرگي يني‎قرامان بر آق‎شهر با شکست آنان به دست بايزيد اول در اوايل 805ق/1402م،
به پايان رسيد (باسورث، 206). اين شهر از غصه درگذشت (يزدي، 2/348-349) و شهر به
تصرف تيمور درآمد. تيمور پس از مرگ بايزيد، ممالک قرامان را به اضافة آق‎شهر به
محمدبک قرمان اوغلو داد. هدف وي از اين کار ايجاد آشوب در آناتولي و جلوگيري از
قدرت يافتن سلاطين آل‎عثمان در آن خطه بود (اسناد ...، 192). از جهانگرداني که در
خاطرات خود از آق‎شهر ياد کرده‎اند، مي‎توان ابن‎بطوطه (سفرنامه، 1/318) و غزّي و
مکي و اوليا چلبي را که در سده‎هاي 10 و 11ق/16 و 17م اين شهر را ديده‎اند، نام
برد. جهانگرد معروف ايراني حاج‎زين‎العابدين شيرواني نيز که در اواخر سدة 11 و
اوايل سدة 12ق/17 و 18م اين شهر را ديده مي‎نويسد: «شهري است نيک و بلده‎اي که
هوايش در غايت سردي و آبش در نهايت گوارايي است. شهر بر بلندي واقع شده و اطرافش
گشاده است. نزديک 000‘3 باب خانه در آن است و در جهت جنوبي شهر مرغزار وسيعي است و
چشمه‎هاي بي‎شمار در آن جاري است. مسجدجامع آن شهر از آثار ابراهيم‎بيک از ملوک
قرامان است» (حدايق‎السياحه، 78).
وضع کنوني: آق‎شهر مدتهاست که از مراکز کشاورزي ناحيه‎اي به همين نام است. محصولات
کشاورزي آن انواع حبوبات، توتون، خشخاش و اقسام ميوه‎ها و محصول صنعتي آن پارچه‎هاي
کتاني است. سکنة شهر اکثر ترک‎نژاد و مسلمانند و به زبان ترکي (عثماني) سخن
مي‎گويند. اقليت مذهبي شهر و ناحية آق‎شهر مهاجران يوناني و يوگسلاوي‎اند. آق‎شهر
سابقاً مجموعه‎اي از بناهاي قديمي خشت و گلي بوده که بر طبق آماهاي داده شده بيش از
256‘1 خانة مسکوني داشته (قاموس‎الاعلام ترکي)، اما با ترقيات ترکيه (به‎ويژه پس از
جنگ جهاني دوم) اين شهر نيز گسترش و رونق روزافزون يافته و جاي بناهاي خشت و گلي
پيشين را اکنون بناهي سنگي، و سيماني مجلل گرفته است. در کنار ساختمانهاي نوين،
آثار و ابنية روزگاران گذشته جاي دارد و اين بر شکوهمندي شهر مي‎افزايد. برخي از
اين آثار عبارت است از مسجد شهر که توسط سلطان بايزيد اول ساخته شده است: «تاش
مدرسه» که کتيبه‎اي از زمان کيکاووس اول سلجوقي (با تاريخ 613ق/1216م) دارد، ولي
بنايش متعلق به زماني پس از آن است؛ تکيه‎اي که نام صاحب عطا در کتيبة آن نوشته شده
و به متعلق به دوران کيکاووس دوم سلجوقي (659ق/1261م) است؛ مقبرة سيدمحمد خبراني
(621ق/1224م) با محراب هشت‎گوش آن که در آغاز سدة 9ق/15م تعمير شده است؛ اولوجامع
متعلق به سدة 9ق/15م؛ مسجدجامع ايپليکچي (738ق/1337م) و ارامگاه نوين و زيباي
نصرالدين‎خوجه که داراي تاريخ 386ق/996م است (دايره‎المعارف اسلام). بجز آثار ياد
شده، دو کليسا و چند مدرسة قديمي هم در شهر وجود دارد، افزون بر آثار موجود در شهر،
در ناحية آق‎شهر روي هم بيش از 70 ميجد و 11 مدرسه هست (قاموس‎الاعلام ترکي).

مآخذ: آق‎سرايي، محمودبن محمد، مسامره‎الاخبار و مسايره‎الاخيار، به کوشش عثمان
توران، آنقره، انجمن تاريخ ترک، 1943م؛ ابن‎بطوطه، محمدبن عبدالله، سفرنامه، ترجمة
محمدعلي موحد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1359ش؛ ابن‎بي‎بي، يحيي‎بن محمد،
مختصر سلجوقنامه (ذيل اخبار سلاجقه روم) ليدن، 1902م؛ ابن‎خردادبه، عبيدالله‎بن
عبداله، المسالک والممالک، ليدن، 1889م؛ اسناد و مکاتبات تاريخي ايران، به کوشش
عبدالحسين نوايي، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1356ش؛ بستاني (فؤادافرام)؛
باسورث، کليفورد ادموند، سلسله‎هاي اسلامي، ترجمة فريدون بدره‎اي، تهران، بنياد
فرهنگ ايران، 1349ش؛ دايره‎المعارف اسلام؛ رانسيمان، استيون، تاريخ جنگهاي صليبي،
ترجمة منوچهر کاشف، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش؛ شيرواني، زين‎العابدين،
حدايق‎السياحه، دانشگاه تهران، 1348ش؛ قاموس‎الاعلام (ترکي)؛ يزدي، شرف‎الدين علي،
ظفرنامه، به کوشش محمدعباسي، تهران، اميرکبير، 1336ش؛ نيز:

Turke year book, 1985, p. 46.
حسين قره‎چانلو

 





/ 415