شماره مقاله:334
آقينجي، عنواني براي سواران نامنظم در نخستين سدههاي تشکيل دولت عثماني که پيش از
حمله سپاه با حملات سريع خود در پشت صفوف دشمن و در خاک او ايجاد وحشت و بينظمي و
ويراني ميکردند. اين اصطلاح از کلمه «آقين» به معني جريان سيل و تاخت و تاز گرفته
شده است. وظيفه اصلي آقينجيها شناسايي خاک دشمن و غارت و ويراني بود؛ اما اسماعيل
حقي اوزون چارشيلي نويسنده مقاله «آقينجي» در اسلام آنسيکلوپديسي اين معني را صفت
اصلي آقينجيها نيم داند و ميگويد آقينجيها در مرزها و نزديکي مرزها اقامت داشتند و
از روي برنامه و نقشه معين در تابستانها و زمستانها بر خاک دشمن ميتاختند و مال و
اسير به غنيمت ميگرفتند و از اوضاع دشمن و قواي وي و از کيفيت راهها اطلاعات مهم
به دست ميآوردند.
آقينجيها از ميان ترکان برگزيده ميشدند و اين شغل از پدر به پسر به ارث ميرسيد.
اينان در زمان جنگ در عمليات اکتشافي شرکت ميکردند و در خاک دشمن راه براي سپاه
ميگشودند و مانع کمين کردن دشمنان ميشدند. علاوه بر اين، غلات و جبوبات سر راه
سپاه را از دستبرد مصون ميداشتند و از اسيراني که ميگرفتند، بر حال دشمن آگاه
ميگشتند و به مرکز سپاه گزارش ميدادند و هرچيز را که به درد دشمن ميخورد، نابود
ميساختند و سلامت پلها و گذرگاهها را تأمين ميکردند. براي همين منظور، آقيمجيها 4
تا 5 روز از سپاه اصلي جلوتر ميبودند. اينان سواره نظام سبک اسلحه بودند و از
اينرو در خاک دشمن با سرعتي باور نکردني تاخت و تاز ميکردند. اگر فرمانده آقينجي
خود در حمله و «آقين» شرکت نميکرد و قواي آقينجي از 100 نفر متجاوز بودند، به آن
حمله «حرامي ليق» ميگفتند و اگر عده آقينجيها از 100 نفر کمتر بود، آنان را «چته»
ميخواندند. از اسيراني که در آقينها و حرامي ليقها ميگرفتند، يک پنجم را به عنوان
ماليات به دولت ميدادند و آن را پنج يک ميخواندند. از اسيراني که چتهها
ميگرفتند، پنج ـ يک گرفته نميشد. عمل گرفتن پنج يک در حضور قاضي آقينجي و يا
پنچيکي باشي انجام ميگرفت. آقينجينها از دولت حقوق نميگرفتند، اما از دادن ماليات
(بجز ماليات اسيران مذکور) معاف بودند. بعضي از آقينجيها «تيمار» (نوعي تيول با
اقطاع) داشتند. براي آقينجيها و براي کساني از ايشان که تيمار داشتند، دفاتر خاصي
ميبود. اگر افرادي از آقينجيها در شبه جزيره بالکان در نواحي گوناگون و در
دستههاي مختلف ميزيستند و هر دستهاي نام خاصي داشت مانند تورخانلي، ميخاللي،
مالقوج اوعلوو جز آن.
بنا به روايات، تشکيل دستههاي آقينجي به زمان سلجوقيان آناطولي ميرسد. گويا در
جنگ دشت بروسه در اواخر سده 7ق/13م که ميان قواي بيزانس ـ تاتار و ارطغرل از
آقينجيها استفاده کرد. بعدها قدرت آقينجيها روبه فزوني نهاد و شمار ايشان به 000‘40
تا 000‘50 نفر رسيد. در اواخر سده 10ق/16م قدرت آنها رو به ضعف نهاد و در
1003ق/1595م که وزير اعظم سنان پاشا در جنگ افلاق (والاخي) مغلوب گرديد، فقط تعداد
کمي از آقينجيها نجات يافتند. پس از آنکه آقينجيها به تدريج داخل سپاه منظم عثماني
شدند و يا از آن کار دست کشيدند.
مآخذ: اسلام آنسيکلوپديسي؛ دايرهالمعارف اسلام.
عباس زرياب