دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آل (خاندان)جلد: 1نويسنده: آذرتاش آذرنوش 
 
 
شماره مقاله:343















آل، خانواده، عائله، خاندان، تيره، اهل، عشيره، پيروان، وابستگان. اين کلمه
ظاهراً در بيشتر اين معاني، از عصر جاهلي معروف بوده است. قريشيان، از آنجا که
حفاظت خانة کعبه و متعلقات آن را به عهده داشته‎اند، خويشتن را «آل‎الله»
مي‎خواندند و عربان، در مقام دادخواهي، مي‎گفتند: «يالَ‎الله»، يعني‎اي قريشيان
(ترکيب «آلَ‎الله» در يک بيت منسوب به عبدالمطلب در اربلي، 1/40؛ دايره‎المعارف
اسلام (اول)، ذيل آل). اما ريشة کلمه چندان روشن نيست و شکل مشابهي از آن را در
زبانهاي سامي نيافتيم. اگر مفهوم «انتساب به يک شخص يا محل»، «جمعيت و قدرت» را در
نظر بگيريم، آنگاه کلمه، با لفظ «اوّل» (اوگاريتيک'wl: نخست؛ آرامي، awwal, awla:
آغاز، گذشته؛ مندايي t+'wl: بازگشتن) هم خانواده مي‎گردد و سپس به مفهوم قدرت
(اوگاريتيک ul؛ کنعاني yal: قدرت) منتهي مي‎شود. از سوي ديگر ريشة يائي کلمه را
مي‎توان اصل دانست: آرامي و سرياني iy?l?: کمک؛ کنعاني 'ey?l: قدرت، کمک؛ آکادي
ayyalu: هم پيمان. علاوه براين، توجيهِ لغت شناسان مسلمان که آن را مشتق از «اهل»
دانسته‎اند نيز بي‎اساس نيست (هرچند که استناد ايشان به مصغر کلمه را نمي‎توان
معتبر شمرد)، زيرا لفظ 'ahl (عبري کنعاني 'ahel؛ آرامي 'ahl?؛ نبطي، 'hlt') در
اوگاريتيک به معني چادر، و در آکادي به صورت ?l (به معني شهر) آمده است. سپس
مي‎بينم که شاعر جاهلي ابوذؤيب ان را به معني چوبهاي خيمه به کار برده است (بيت در
لسان، ذيل «اول»).
شايد تطور کلمه از جزئي به کلي بوده است: خانواده (ساکن يک چادر)، خاندان، خاندان
بزرگ و عشيره، قبيله، پيروان (سياسي يا ديني). در قرآن کريم آن را هم به معناي
پيروان ديني ـ سياسي ـ جغرافيايي (آل فرعون، آل لوط و غيره. قس: سخن ابن‎عبّاس:
ـآلَ‎الله، اهل‎القرآن»، اربلي، 1/40) مي‎توان يافت (نکـ فهارس قرآن، قس: تفاسير،
نيز راغب 30).
در تحديد معني «آل محمد، آل نبي» علماي اهل سنت عموماً مفهوم عام «بني هاشم» را در
نظر داشته‎اند و گاه آن را به «امت محمد» تفسير کرده‎اند (برخي نيز مفهوم آن ترکيب
را همسران پيامبر(ص) پنداشته‎اند). راغب در توجيه همين معناست که آل نبي را خاصان و
پيروان آن حضرت(ص) از حيث علم مي‎داند: اهل علم به معناي اخص «آل نبي» و امت اويند
و اهل علم از راه تقليد فقط امت او. وي در اين باب به حديثي از حضرت صادق(ع) نيز
اشاره مي‎کند (مفردات، 30-31).
گرايش کلي اهل تشيع آن است که آل محمد و آل نبي را با «عترت»، يعني اولاد امام
علي(ع) و حضرت فاطمه(ع) يکي بدانند (نکـ اهل بيت؛ اربلي، 1/42). اربلي مي‎کوشد
مفهوم آل و اهل و عترت را مجزا کند (ص 40). نيز شايد به همين منظور بوده که
رَيّان‎بن‎الصَّلْت قمي کتابي نوشته و در آن،سخنان حضرت رضا(ع) را در «الفرق
بين‎الآل والامه» فراهم آورده است (طوسي، 140).
دو کلمة آل و اهل هريک به تدريج موارد استعمالي خاص خود يافته‎اند. در کتابهاي لغت،
در تفکيک مفاهيم اين دو لفظ سخن بسيار گفته‎اند، ازجمله اينکه آل، برخلاف اهل، با
نامهاي جغرافيايي ترکيب نمي‎شود؛ اهل بغداد، اهل‎المشرق و نه آل بغداد و آل‎المشرق
و جز آن، آل به مفهوم «خاندان و اعقاب مردي شريف» از همان قرن اول ق/7م رواج بسيار
يافت و اکنون نيز دربارة خاندانهاي پادشاهان و اميران به کار مي‎رود. اين ترکيب در
زبان فارسي نيز رواج تمام دارد و حتي برخي از خاندانهاي اصيل ايراني را با لفظ آل
مشخص مي‎کنند: «آل بويه» بسيار معروف‎تر از «بويهيان» است. به همين جهت در
دايره‎المعارف حاضر، خاندانهاي ايراني، باتوجه به ترکيب اشهر، گاه ذيل آل آمده‎اند،
گاه ذيل نام اصلي.

مآخذ: اربلي، بهاءالدين ابوالحسن، کشف‎الغمه، بيروت، دارالکتاب‎الاسلام (اول و
دوم)؛ راغب اصفهاني، حسين‎بن‎محمد، المفردات، به کوشش محمد سيدالگيلاني، مصر،
مصطفي‎البابي‎الحلبي، 1381ق؛ طوسي، محمدبن‎حسن، الفهرست، به کوشش محمود راميار،
دانشگاه مشهد، 1351ش؛ لسان‎العرب؛ نيز:
Cohen, David, Dictionnaire des raciness semitiques, Paris sous, 'wl, ''hl, 'yl;
Lane E. William, An Arabic-English Lexicon, under «اوّل».
آذرتاش آذرنوش

 





/ 415