سوره ذاريات {اين سوره در مكّه نازل شده و داراى 60 آيه است} - ترجمه قرآن نسخه متنی ترجمه

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه قرآن - نسخه متنی ترجمه

محمد مهدی فولادوند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

43- ماييم كه خود، زندگى مى‏بخشيم و به مرگ مى‏رسانيم و برگشت به سوى ماست

44- روزى كه زمين به سرعت از [اجساد] آنان جدا و شكافته مى‏شود؛ اين حشرى است كه بر ما آسان خواهد بود

45- ما به آنچه مى‏گويند داناتريم، و تو به زور وادارنده آنان نيستى؛ پس به [وسيله] قرآن هر كه را از تهديد [من] مى‏ترسد پند ده

سوره ذاريات {اين سوره در مكّه نازل شده و داراى 60 آيه است}

به نام خداوند رحمتگر مهربان‏

1- سوگند به بادهاى ذرّه‏افشان،

2- و ابرهاى گرانبار،

3- و سبك سيران،

4- و تقسيم كنندگان كار[ها]،

5- كه آنچه وعده داده شده‏ايد راست است،

6- و [روز] پاداش واقعيت دارد

7- سوگند به آسمان مشبك،

8- كه شما [درباره قرآن] در سخنى گوناگونيد

9- [بگوى] تا هر كه از آن برگشته، برگشته باشد

10- مرگ بر دروغ‏پردازان!

11- همانان كه در ورطه نادانى بى‏خبرند

12- پرسند [روز پاداش كى است؟»

13- همان روز كه آنان بر آتش، عقوبت [و آزموده] شوند

14- عذابِ [موعود] خود را بچشيد، اين است همان [بلايى] كه با شتاب خواستار آن بوديد

15- پرهيزگاران در باغها و چشمه‏سارانند

16- آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مى‏گيرند، زيرا كه آنها پيش از اين نيكوكار بودند

17- و از شب اندكى را مى‏غنودند

18- و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى‏كردند

19- و در اموالشان براى سائل و محروم حقّى [معيّن] بود

20- و روى زمين براى اهل يقين نشانه‏هايى [متقاعد كننده] است،

21- و در خود شما؛ پس مگر نمى‏بينيد؟

22- و روزى شما و آنچه وعده داده شده‏ايد در آسمان است

23- پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين، كه واقعاً او حقّ است همان گونه كه خود شما سخن مى‏گوييد

24- آيا خبر مهمانان ارجمند ابراهيم به تو رسيد؟

25- چون بر او درآمدند؛ پس سلام گفتند گفت [سلام، مردمى ناشناسيد»

26- پس آهسته به سوى زنش رفت و گوساله‏اى فربه [و بريان] آورد

27- آن را به نزديكشان برد [و] گفت [مگر نمى‏خوريد؟»

28- و [در دلش] از آنان احساس ترسى كرد گفتند [مترس» و او را به پسرى دانا مژده دادند

29- و زنش با فريادى [از شگفتى] سر رسيد و بر چهره خود زد و گفت [زنى پير نازا [چگونه بزايد]؟»

30- گفتند [پروردگارت چنين فرموده است او خود حكيم داناست»

31- [ابراهيم] گفت [اى فرستادگان! مأموريت شما چيست؟»

/ 286