تجلي تفكر يكتاپرستي در هنر اسلامي بررسي تزيينات 70 نوع جلد قرآن - تجلی تفکر یکتاپرستی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلی تفکر یکتاپرستی در هنر اسلامی - نسخه متنی

لیلا رمضانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تجلي تفكر يكتاپرستي در هنر اسلامي بررسي تزيينات 70 نوع جلد قرآن

ليلا رمضاني

اشاره:

كار جلدسازي و تزيين جلد از جمله هنرهاي سنتي است كه تاريخچه ظهور آن به دوران پيش از اسلام برمي‏گردد، اما پس از نزول كتاب آسماني قرآن به‏دليل جايگاه رفيع و ارزشمند اين كتاب مقدس، هنر جلدسازي - به‏ويژه تزيين جلدهاي قرآني - رونقي روزافزون يافته و مسيري تازه را تجربه كرد.

متن حاضر كه خلاصه‏اي است از پايان‏نامه كارشناسي يكي از دانشجويان رشته هنرهاي تجسمي، مروري دارد بر تاريخچه جلدسازي و نحوه ساخت و تزيين جلدهاي قرآني كه اين بررسي به‏طور مشخص بر روي 70 نوع جلد قرآني در مقطع زماني پس از ظهور اسلام تا پايان قرن چهاردهم هجري قمري را شامل مي‏شود.

جلد به آنچه از جنس مقوا و جز آن كه متن كتاب را فرا گيرد گفته مي‏شود. در مورد تاريخچه جلد و جلدسازي در دوران قبل از اسلام مي‏توان گفت كه تا قرن دوم بعد از ميلاد مسيح كتاب به شكلي كه امروزه مي‏شناسيم وجود نداشت و كتاب‏ها از ورقه‏هاي پاپيروس به شكل لوله‏اي ساخته مي‏شد. پس از اين‏كه ايرانيان توفيق يافتند براي نوشتن، اوراق نازك پوست و ديبه و سپس كاغذ فراهم سازند، اوراق را به شيرازه مي‏بستند و بااين نحوه آنها به هم متصل مي‏شدند و سپس براي محافظت از آنها هر كدامشان را درون محفظه‏هاي اختصاصي از چرم و چوب و فلز قرار مي‏دادند و اين محفظه‏ها را گوهرنشان و تزيين مي‏كردند1. در زمان ساسانيان علاوه‏بر جلدهاي چرمين، جلدهاي زري هم متداول بوده است و هم‏چنين بر روي چرم جلدها با صدف نيز كار مي‏كردند. در كاوش‏هاي علمي كه در تورفان انجام شده اوراق رسايلي از كتاب ماني و قطعات جلد چرمي آن كتاب به دست آمده كه با مهارت تمام ساخته شده كه نشان‏دهنده توجه هنرمندان تورفان به آرايش جلد كتاب است2.

در دوران اسلامي از نظر خاستگاه، جلد كتاب‏ها را مي‏توان به چهار دسته تقسيم كرد:

جلدهاي ايراني

از جلدهاي دوره اسلام در ايران تا زمان حمله مغول چيز چنداني باقي نمانده است و فقط تكه‏اي از جلد قرآني است كه در مسجد جامع نايين پيدا شده و احتمالاً مربوط به سده هفتم هـ.ق / سيزدهم م است. دوران اوج اعلاي جلدآرايي ايران، دوران تيموري بود و علاوه‏بر هرات، پايتخت تيموريان، شهرهاي مرو، سمرقند، بلخ، مشهد و نيشابور نيز سهم شايان‏توجهي در اوج اعتلاي اين هنر داشتند. در اين دوره رويه اكثر جلدها از چرم بز قهوه‏اي، طلاكوب يا مهركوب ساخته مي‏شد كه در قرن پيش از آن نيز رايج بود و حاشيه‏ها مانند بسياري از جلدهاي عرب قلم‏كاري مي‏شد و براي تزيين گوشه‏ها و يا زمينه‏هاي متنوع‏تر از مهر استفاده مي‏شد. عموماً جلد رو و پشت را به يك سبك تزيين مي‏كردند ولي معمولاً جلد پشت ساده‏تر بود. روي اين جلدهاي داخلي كه معمولاً از چرم روشن‏تر تهيه مي‏شد، نفيس‏ترين نمونه‏هاي منبت‏كاري با چرم انجام شده است. مكتب هرات ترسيم مناظر و حيوانات واقعي و افسانه‏اي را كه غالباً خاور دور الهام‏بخش آن بود در تزيين جلد كتاب معمول كرد.

جلدهاي مدالي از قرن شانزدهم به بعد رايج‏ترين نوع بودند و شكل مدال‏هاي تزييني در قرن چهاردهم مدور يا كثيرالاضلاع بود و در قرن پانزدهم و شانزدهم شكل نوك‏تيز آن بيشتر به كار مي‏رفت. يكي از دستآوردهاي جلدسازان ايراني تكميل فن نقاشي روي مقواي خمير كاغذ و پوشاندن آن با روغن جلا بود كه به اين نوع جلد، جلد لاكي گفته مي‏شد و در قرن شانزدهم و هفدهم ميلادي در مراكزي چون اصفهان و تبريز و در بين صفويان رايج شد.

جلدهاي عرب

به‏طور كلي اين جلدها نسبت به جلدهاي ايراني و ترك بسيار ساده‏تر بودند و جز طلا از رنگ ديگري در تزيينات آنها استفاده نمي‏شد و نقوش آنها عبارت بودند از نقوش هندسي و گره‏بندي و نقوش درهم‏بافته. اما در عصر مماليك و در قرن 15 ميلادي تزيينات روي جلدها بسيار به هم شباهت داشتند و عموماً استفاده از نقوش پيچك بسيار متداول بود.

جلدهاي ترك

اين جلدها در آغاز پيدايش، به شدت تحت‏تأثير سبك‏هاي تزييني ايراني قرار داشتند و اين تأثيرپذيري تا قرن هفدهم كه ترك‏ها سبكي خاص را پروردند ادامه يافت. اين جلدها تحت‏تأثير سبك جلدهاي ايراني داراي مدال مياني (ترنج) و گوشواره (لچك) و يك حاشيه مزين بودند ولي اكثراً از نقوش و تركيب رنگ‏هاي خاص استفاده مي‏كردند و در دوره‏هاي بعد (قرن 18م) جلدهاي ترك تحت سبك و سياق غربي قرار گرفتند و حتي از نظر قطع و قواره تغيير كردند و فاقد لبه برگردان به سبك اسلامي شدند.

جلدهاي هندي

همه اين جلدها متعلق به قرن 19م هستند ولي به سبك جلدهاي ايراني قرن 16 و 17م تزيين شده‏اند و روي جلدها محل اتصال قالب نقش‏كوبي پيداست. رنگ‏هاي عمده در اين جلدها رنگ آبي و طلايي است و در همين زمان در كشمير جلدهاي لاكي (روغني) به سبك جلدهاي لاكي ايراني ساخته مي‏شد. به‏طور كلي در آرايش جلدهاي قرآني از بدو پيدايش تاكنون از دو نوع نقش استفاده مي‏شده است كه عبارت‏اند از: نقوش گردان و نقوش هندسي كه در اينجا به‏طور خلاصه به بيان ويژگي‏هاي آنها مي‏پردازيم.

انواع آرايش‏هاي گرداني كه در هنر جلدآرايي مورد استفاده قرار گرفته‏اند عبارت‏اند از: اسليمي، و ختايي. اسليمي يا عربسك، نوعي روش تزييني سطح يا زمينه است و در تركيب آنها از اشكال بدن حيوانات به شكل تجريدي و گاه از خطوط سيال استفاده شده است.

اين شكل متشكل از قوس‏هاي دوراني زيبايي است كه با استفاده از دست كشيده مي‏شود و با بهره‏گيري از چنگ‏ها، سرچنگ‏ها، گره‏ها و انشعاب‏هاي مناسب كامل مي‏شود و زيبايي و شكوه خاصي را جلوه‏گر مي‏كند. نقوش اسليمي حركتي نرم و سيال دارد كه نگاه بيننده را به حركت و سكون در سراسر سطح تزيين وا مي‏دارد. گاه حركت سريع بندهاي اسليمي نگاه را به دوران مي‏گيرد و گاه اسليمي همچون دهان اژدهايي چرخش چشم را به خود مشغول مي‏كند. از انواع اسليمي‏هاي مهم مي‏توان اسليمي طوماري، خرطومي، ماري، پيچك، دهن‏اژدري و اسليمي بته‏جقه را نام برد.

ختايي درواقع طرح ساقه گل و نموداري است از شاخه درخت يا بوته با گل و برگ و غنچه. ختايي خود شامل انواع بته‏ها و گل و برگ‏هايي مثل برگ مو يا آلاله آبي و گل سرخ و گل انار و گل شاه‏عباسي و... است. نقش بته كه نمودار درخت سروي است كه تارك آن از وزش باد خم شده است و نيز جزو نقوش ختايي محسوب مي‏شود و داراي انواع مختلفي به نام‏هاي بته‏ميري، بته‏ترمه‏اي، بته‏جقه، بته‏خرقه‏اي، شاخ و برگ، بته‏بادامي و بته‏كشميري است.

نقوش هندسي نيز كه در آرايش‏هاي جلدي جايگاه خاص خود را دارند، نقوشي هستند بسيار زيبا كه از تداخل اشكال ساده‏اي چون مثلث، مربع، دايره و لوزي به وجود مي‏آيند. نقش و نگارهاي هندسي در آرايش‏هاي جلدي به‏طور منفرد يا به صورت مركب با نقش و نگارهاي گياهي مانند گل و بته‏سازي مورد استفاده قرار مي‏گيرند. اين تزيينات هندسي از مجموعه تركيب‏بندي و نقوش كليدي برخوردار از توازن و تعادل حاصل گرديده است. فضاهاي مثبت و منفي، يكنواختي تكنيكي و توازن در پراكندگي به گونه‏اي است كه هيچ جاي سطح ديده نمي‏شود. نقوش هندسي از لحاظ نقش و نگار سه دسته‏اند:

1 - نقوش خطي.

2 - نمونه‏هايي در زاويه قائمه كه به‏طور كلي مربع يا مربع‏مستطيل مي‏باشند و در بعضي اوقات به آنها نمونه قاليچه‏اي هم مي‏گويند.

3 - نمونه‏هايي كه شكل دايره و امثال آن هستند و به آنها اشعه‏اي يا شعاعي گفته مي‏شود. از تداخل نقوش هندسي مربع و مثلث در يكديگر اشكالي به‏وجود مي‏آيد كه از كنار هم قرارگرفتن اين اشكال شكل‏هاي زيبايي در واحد سطح پديدار مي‏شود. از ميان اشكال هندسي به كار رفته در كتاب‏آرايي، شمسه و لچك و ترنج را مي‏توان نام برد كه هم نمونه‏هاي هندسي و هم غيرهندسي آنها در جلدآرايي‏ها موجود است. اما به طور كلي نقوش هندسي در هنر اسلامي تولديافته از تفكر يكتاپرستي است. هر كدام از نقوش هندسي داراي معني فلسفي خاص خود هستند كه براساس اين معاني هنرمندان جلدساز به تزيين جلدها با استفاده از اين تفكرات مي‏پرداختند. نقش دايره كه از آن انواع چندضلعي‏ها را مي‏توان به وجود آورد، دربرگيرنده مفاهيم كمال، يكپارچگي و نبود هرگونه تمايز و تفكيك است. دايره نمادي از خلاقيت يعني خلق جهان توسط خالق نيز هست. در هنر آفريني هنرمندان مسلمان دايره به‏عنوان سمبل زمان كه در حال حركت است به كار مي‏رود و يا اصل اعتقاد عرفان كه آغاز حيات و زندگي انسان از مبدأ شروع گشته و پس از مرگ باز به همان مبدأ بازگشت داده مي‏شود يعني انالله وانا اليه راجعون.

نقش مربع، نمادي از زمين در برابر آسمان (دايره) و در سطحي ديگر نمادي است از جهان مخلوق (زمين و آسمان) در برابر جهان خلق‏ناشده و خالق. مثلث را نيز كه كليد هندسه و مبناي تقسيم زرين است تناسب الهي نام نهاده‏اند كه داراي معاني اي چون الوهيت، هماهنگي و تناسب است3.

در نقوش و تزيينات روي جلد از رنگ‏هاي مختلفي استفاده شده كه اين نقش‏ها نيز خود داراي معاني فلسفي متعددي هستند، از جمله اين‏كه رنگ سفيد، نشان‏دهنده وجود مطلق و عدم يا ذات خداوندي است.

رنگ زرد طلايي، نشانه آخرت، شگفتي، پادشاهي و سلطنت و نور خورشيد است و با مفهوم دانايي در ارتباط است. رنگ قرمز، علامت جهان متلاطم است. رنگ قرمز نارنجي، تابشي پرشور از عشق است و حكايت از عشق زميني دارد و قرمز آبي بر عشق روحاني دلالت دارد. رنگ آبي رنگي است كه اشاره به فضاي لايتناهي و روح دارد و سمبل جاودانگي است و به عالم بالا اشاره دارد و رنگ سبز، رنگ مهرباني است و جنبه رحيميت خداوند را بيان مي‏دارد و رنگ بنفش، نيز نشانه آخرت و انتهاي جهان و مبين دينداري و تدين است. رنگ بنفش قرمز نيز نشانه‏اي از عشق يزداني و سلطه روحاني است و هنرمندان از اين ويژگي و معني رنگ‏ها در هنر آفريني خود بر روي جلد بسيار بهره برده‏اند4.

از لحاظ روكش نيز جلدها داراي روكش‏هاي مختلفي هستند كه مهم‏ترين آنها عبارت‏اند از: چرم، مقوا و پارچه و بر روي هر كدام، از نقوش و تزيينات مختلفي استفاده شده است.

از تزيينات به كار رفته در روي جلدهاي چرمي مي‏توان به اين موارد اشاره كرد: ضربي، سوخت، معرق، معرق‏زري و جلد سوزني يا بوم چرمي كه در اين نوع جلدها از چرم‏هاي حيواناتي چون گوسفند و بز با نام‏هاي ميشن و تيماج يا پوست الاغ به اسم ساغري استفاده كرده و نقوش و تزيينات مختلف را كه همان نقوش هندسي يا گردان است بر روي آنها ايجاد كرده‏اند كه در شيوه ضربي و سوخت با استفاده از قالب‏هاي نقش‏دار و گرم‏كردن اين قالب‏ها و قراردادن چرم در بين آنها و سپس فشردن، نقوش بر روي چرم حك شده و سپس آنها را رنگ‏آميزي مي‏كردند و در شيوه معرق و معرق‏زري از برش چرم‏هاي گوناگون (با رنگ‏هاي مختلف) همراه با پارچه زري نقوش موردنظر را ايجاد مي‏كردند مثل معرق‏كاري با چوب.

در جلدهاي پارچه‏اي از انواع پارچه‏هاي نفي مثل چيت و كتان استفاده شده و پارچه‏هاي قلمكار را به وجود مي‏آوردند كه داراي نقوشي از قبيل بقه‏جقه‏ها، بته‏بادامي‏ها، بته‏پشتي‏ها، بته‏شاخ گوزني‏ها، بته‏كتيبه‏اي‏ها و بته‏سروي‏ها بودند. هم‏چنين از انواع پارچه‏هاي مخمل، زري، دارايي (ايكات) و انواع بته‏دوزي و سلسله‏دوزي در روي پارچه‏هاي به‏كاررفته براي تزيين استفاده مي‏شد.

در جلدهاي مقوايي كه عموماً جلدهاي لاكي بودند نيز هنرمندان نقاش به هنرآفريني مي‏پرداختند و انواع جلدهاي روغني از لحاظ نقوش عبارت بودند از: جلدهاي روغني با گل و مرغ، جلدهاي روغني تشعيري، جلدهاي روغني تشعير معرق، جلدهاي روغني ترنجي، جلدهاي روغني ساده، جلدهاي روغني افشان، جلدهاي روغني تذهيبي، جلدهاي روغني زرنشان‏سازي، جلدهاي روغني گل و مرغ طلايي، جلدهاي روغني ابوطالبي، جلدهاي روغني زرتشتيان با گل و مرغ و جلدهاي روغني صورت‏دار. اينها همه نشان‏دهنده اهميتي است كه هنرمندان ايراني براي هر جلدسازي و تزيين جلدها به‏ويژه جلدهاي قرآني قائل‏اند.


1. عبدالحي حبيبي، هنر عهد تيموري و متفرعات آن، ص 13.

2. مهدي بياني، راهنماي گنجينه قرآن در موزه ايران باستان، ص590.

3. آلفرد هومنه گور، نمادها و نشانه‏ها.

4. احمد دانشگر، فرهنگ جامع فرش ايران.

/ 1