غزل 179 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 179




  • رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند
    من ار چه در نظر يار خاکسار شدم
    چو پرده دار به شمشير مي‌زند همه را
    چه جاي شکر و شکايت ز نقش نيک و بد است 139
    سرود مجلس جمشيد گفته‌اند اين بود
    غنيمتي شمر اي شمع وصل پروانه140
    توانگرا دل درويش خود به دست آور141
    بدين رواق زبرجد نوشته‌اند به زر
    ز مهرباني جانان طمع مبر حافظ
    که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند



  • چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند
    رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند137
    کسي مقيم حريم حرم نخواهد ماند138
    چو بر صحيفه هستي رقم نخواهد ماند
    که جام باده بياور که جم نخواهد ماند
    که اين معامله تا صبحدم نخواهد ماند
    که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
    که جز نکويي اهل کرم نخواهد ماند142
    که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
    که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند



غزل 180




  • اي پسته تو خنده زده بر حديث قند
    طوبي ز قامت تو نيارد که دم زند
    خواهي که برنخيزدت از ديده رود خون
    گر جلوه مي‌نمايي و گر طعنه مي‌زني
    ز آشفتگي حال من آگاه کي شود
    بازار شوق گرم شد آن سروقد کجاست
    جايي که يار ما به شکرخنده دم زند
    حافظ چو ترک غمزه ترکان نمي‌کني144
    داني کجاست جاي تو خوارزم يا خجند



  • مشتاقم از براي خدا يک شکر بخند
    زين قصه بگذرم که سخن مي‌شود بلند
    دل در وفاي صحبت رود کسان مبند
    ما نيستيم معتقد شيخ خودپسند143
    آن را که دل نگشت گرفتار اين کمند
    تا جان خود بر آتش رويش کنم سپند
    اي پسته کيستي تو خدا را به خود مخند
    داني کجاست جاي تو خوارزم يا خجند
    داني کجاست جاي تو خوارزم يا خجند



/ 519