غزل 205 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ياد باد آن که رخت شمع طرب مي‌افروخت
    ياد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب
    ياد باد آن که چو ياقوت قدح خنده زدي
    ياد باد آن که نگارم چو کمر بربستي
    ياد باد آن که خرابات نشين بودم و مست
    ياد باد آن که به اصلاح شما مي‌شد راست
    نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود



  • وين دل سوخته پروانه ناپروا بود
    آن که او خنده مستانه زدي صهبا بود
    در ميان من و لعل تو حکايت‌ها بود
    در رکابش مه نو پيک جهان پيما بود
    وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود
    نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
    نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود



غزل 205




  • تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
    حلقه پير مغان از ازلم در گوش است
    بر سر تربت ما چون گذري همت خواه
    برو اي زاهد خودبين که ز چشم من و تو
    ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
    چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
    بخت حافظ گر از اين گونه مدد خواهد کرد
    زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود



  • سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود
    بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود
    که زيارتگه رندان جهان خواهد بود
    راز اين پرده نهان است و نهان خواهد بود201
    تا دگر خون که از ديده روان خواهد بود
    تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود
    زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود
    زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود



غزل 206




  • پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود
    ياد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشين لبان
    پيش از اين کاين سقف سبز و طاق مينا برکشند
    از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
    سايه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد203
    ما به او محتاج بوديم او به ما مشتاق بود



  • مهرورزي تو با ما شهره آفاق بود
    بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
    منظر چشم مرا ابروي جانان طاق بود202
    دوستي و مهر بر يک عهد و يک ميثاق بود
    ما به او محتاج بوديم او به ما مشتاق بود
    ما به او محتاج بوديم او به ما مشتاق بود



/ 519