غزل 209 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • چون طهارت نبود کعبه و بتخانه يکيست
    حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه
    هر که را نيست ادب لايق صحبت نبود



  • نبود خير در آن خانه که عصمت نبود206
    هر که را نيست ادب لايق صحبت نبود
    هر که را نيست ادب لايق صحبت نبود



غزل 209




  • قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود
    من ديوانه چو زلف تو رها مي‌کردم
    يا رب اين آينه حسن چه جوهر دارد
    سر ز حسرت به در ميکده‌ها برگردم
    نازنينتر ز قدت در چمن ناز نرست
    تا مگر همچو صبا باز به کوي تو رسم
    آن کشيدم ز تو اي آتش هجران که چو شمع
    آيتي بود عذاب1) انده حافظ بي تو 208
    که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود



  • ور نه هيچ از دل بي‌رحم تو تقصير نبود
    هيچ لايقترم از حلقه زنجير نبود
    که در او آه مرا قوت تاثير نبود
    چون شناساي تو در صومعه يک پير نبود207
    خوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبود
    حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود
    جز فناي خودم از دست تو تدبير نبود
    که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود
    که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود



غزل 210




  • دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
    دل که از ناوک مژگان تو در خون مي‌گشت
    هم عفاالله صبا کز تو پيامي مي‌داد
    عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود209



  • تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود
    باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود
    ور نه در کس نرسيديم که از کوي تو بود
    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود209
    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود209



1) چنين است در خ ق نخ و غالب نسخ قديمه، ولي در نسخ جديده: آيتي بدر عذاب

1 درس عشق

2مي = آب حيات

3 عارف و مي، زاهد و تقوا

4 چاه ذقن

5 دل غيب نما

6 مرشد کامل

7 سرّ غيب ر ک ف).

8 تجرّد

9 صمد و صنم

/ 519