غزل 220 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ز دست شاهد نازک عذار عيسي دم
    جهان چو خلد برين شد به دور سوسن و گل
    چو گل سوار شود بر هوا سليمان وار
    به باغ تازه کن آيين دين زردشتي 17
    بخواه جام صبوحي به ياد آصف عهد
    بود که مجلس حافظ به يمن تربيتش
    هر آن چه مي‌طلبد جمله باشدش موجود



  • شراب نوش و رها کن حديث عاد و ثمود
    ولي چه سود که در وي نه ممکن است خلود
    سحر که مرغ درآيد به نغمه داوود
    کنون که لاله برافروخت آتش نمرود
    وزير ملک سليمان عماد دين محمود18
    هر آن چه مي‌طلبد جمله باشدش موجود
    هر آن چه مي‌طلبد جمله باشدش موجود



غزل 220




  • از ديده خون دل همه بر روي ما رود
    ما در درون سينه هوايي نهفته‌ايم
    خورشيد خاوري کند از رشک جامه چاک
    بر خاک راه يار نهاديم روي خويش
    سيل است آب ديده و هر کس که بگذرد
    ما را به آب ديده شب و روز ماجراست
    حافظ به کوي ميکده دايم به صدق دل
    چون صوفيان صومعه دار از صفا رود



  • بر روي ما ز ديده چه گويم چه‌ها رود
    بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود
    گر ماه مهرپرور من در قبا رود
    بر روي ما رواست اگر آشنا رود
    گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود
    زان رهگذر که بر سر کويش چرا رود
    چون صوفيان صومعه دار از صفا رود
    چون صوفيان صومعه دار از صفا رود



غزل 221




  • چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود
    چو ماه نو ره بيچارگان نظاره
    شب شراب خرابم کند به بيداري
    طريق عشق پرآشوب و فتنه است اي دل
    بيفتد آن که در اين راه با شتاب رود



  • ور آشتي طلبم با سر عتاب رود
    زند به گوشه ابرو و در نقاب رود
    وگر به روز شکايت کنم به خواب رود
    بيفتد آن که در اين راه با شتاب رود
    بيفتد آن که در اين راه با شتاب رود



/ 519