غزل 296 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 296




  • طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
    طرف کرم ز کس نبست اين دل پراميد من
    از خم ابروي توام هيچ گشايشي نشد
    ابروي دوست کي شود دست کش خيال من
    چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل
    من به خيال زاهدي گوشه نشين و طرفه آنک
    بي خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل
    صوفي شهر بين که چون لقمه شبهه مي‌خورد
    حافظ اگر قدم زني در ره خاندان به صدق186
    بدرقه رهت شود همت شحنه نجف187



  • گر بکشم زهي طرب ور بکشد زهي شرف182
    گر چه سخن همي‌برد قصه من به هر طرف
    وه که در اين خيال کج عمر عزيز شد تلف
    کس نزده‌ست از اين کمان تير مراد بر هدف
    ياد پدر نمي‌کنند اين پسران ناخلف183
    مغبچه‌اي ز هر طرف مي‌زندم به چنگ و دف
    مست رياست محتسب باده بده و لا تخف184
    پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف185
    بدرقه رهت شود همت شحنه نجف187
    بدرقه رهت شود همت شحنه نجف187



غزل 297




  • زبان خامه ندارد سر بيان فراق
    دريغ مدت عمرم که بر اميد وصال
    سري که بر سر گردون به فخر مي‌سودم
    چگونه باز کنم بال در هواي وصال
    کنون چه چاره که در بحر غم به گردابي
    بسي نماند که کشتي عمر غرقه شود
    اگر به دست من افتد فراق را بکشم
    رفيق خيل خياليم و همنشين شکيب
    چگونه دعوي وصلت کنم به جان که شده‌ست
    تنم وکيل قضا و دلم ضمان فراق



  • وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
    به سر رسيد و نيامد به سر زمان فراق
    به راستان که نهادم بر آستان فراق
    که ريخت مرغ دلم پر در آشيان فراق
    فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
    ز موج شوق تو در بحر بي‌کران فراق
    که روز هجر سيه باد و خان و مان فراق
    قرين آتش هجران و هم قران فراق
    تنم وکيل قضا و دلم ضمان فراق
    تنم وکيل قضا و دلم ضمان فراق



/ 519