غزل 358 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 358




  • غم زمانه که هيچش کران نمي‌بينم
    به ترک خدمت پير مغان نخواهم گفت1)
    ز آفتاب قدح ارتفاع عيش بگير2)
    نشان اهل خدا عاشقيست با خود دار127
    بدين دو ديده حيران من هزار افسوس
    قد تو تا بشد از جويبار ديده من
    در اين خمار کسم جرعه‌اي نمي‌بخشد
    نشان موي ميانش که دل در او بستم
    من و سفينه حافظ که جز در اين دريا
    بضاعت سخن درفشان نمي‌بينم



  • دواش جز مي چون ارغوان نمي‌بينم
    چرا که مصلحت خود در آن نمي‌بينم
    چرا که طالع وقت آن چنان نمي‌بينم
    که در مشايخ شهر اين نشان نمي‌بينم
    که با دو آينه رويش عيان نمي‌بينم
    به جاي سرو جز آب روان نمي‌بينم
    ببين که اهل دلي در ميان نمي‌بينم
    ز من مپرس که خود در ميان نمي‌بينم
    بضاعت سخن درفشان نمي‌بينم
    بضاعت سخن درفشان نمي‌بينم



غزل 359




  • خرم آن روز کز اين منزل ويران بروم
    راحت جان طلبم و از پي جانان بروم



  • راحت جان طلبم و از پي جانان بروم
    راحت جان طلبم و از پي جانان بروم



1) خ س م: نخواهم کرد،

2) بعضي نسخ: مگير،

/ 519