غزل 363 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • گوي زمين ربوده چوگان عدل اوست
    عزم سبک عنان تو در جنبش آورد
    تا از نتيجه فلک و طور دور اوست
    خالي مباد کاخ جلالش ز سروران
    و از ساقيان سروقد گلعذار هم



  • وين برکشيده گنبد نيلي حصار هم
    اين پايدار مرکز عالي مدار هم
    تبديل ماه و سال و خزان و بهار هم
    و از ساقيان سروقد گلعذار هم
    و از ساقيان سروقد گلعذار هم



غزل 363




  • دردم از يار است و درمان نيز هم
    اين که مي‌گويند آن خوشتر ز حسن
    ياد باد آن کو به قصد خون ما
    دوستان در پرده مي‌گويم سخن
    چون سر آمد دولت شب‌هاي وصل
    اعتمادي نيست بر کار جهان
    عاشق از قاضي نترسد مي بيار
    عاشق از قاضي نترسد مي بيار



  • دل فداي او شد و جان نيز هم
    يار ما اين دارد و آن نيز هم
    عهد را بشکست و پيمان نيز هم
    گفته خواهد شد به دستان نيز هم
    بگذرد ايام هجران نيز هم
    گفتمت پيدا و پنهان نيز هم1 و 2
    بلکه بر گردون گردان نيز هم3
    عاشق از قاضي نترسد مي بيار




1)

يرغو که يارغو با الف نيز نويسند بمفعولي بمعني عدليه و استنطاق و مرافعه مدعي و مدعي عليه و قانون

است، و يار غوچي بمعني قاضي و حاکم قانون مقدمه ج 1 جهانگشاي جويني ص کج)، سعدي گويد:




  • گر بيوفاتي کردمي يرغو بقا آن بردمي
    کان کافر اعدا ميکشد دين سنگدل احباب را



  • کان کافر اعدا ميکشد دين سنگدل احباب را
    کان کافر اعدا ميکشد دين سنگدل احباب را



، - کلمه بعد را بجاي «ديوان» بعضي نسخ «سلطان» دارند،




  • محتسب داند که حافظ عاشق است
    و آصف ملک سليمان نيز هم



  • و آصف ملک سليمان نيز هم
    و آصف ملک سليمان نيز هم



/ 519