غزل 373 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • روز نخست چون دم رندي زديم و عشق
    جايي که تخت و مسند جم مي‌رود به باد
    تا بو که دست در کمر او توان زدن
    واعظ مکن نصيحت شوريدگان که ما
    چون صوفيان به حالت و رقصند مقتدا
    از جرعه تو خاک زمين در و لعل يافت
    حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نيست
    با خاک آستانه اين در به سر بريم26



  • شرط آن بود که جز ره آن شيوه نسپريم
    گر غم خوريم خوش نبود به که مي‌خوريم
    در خون دل نشسته چو ياقوت احمريم
    با خاک کوي دوست به فردوس ننگريم25
    ما نيز هم به شعبده دستي برآوريم
    بيچاره ما که پيش تو از خاک کمتريم
    با خاک آستانه اين در به سر بريم26
    با خاک آستانه اين در به سر بريم26



غزل 373




  • خيز تا خرقه صوفي به خرابات بريم27
    سوي رندان قلندر به ره آورد سفر
    تا همه خلوتيان جام صبوحي گيرند
    با تو آن عهد که در وادي ايمن بستيم
    کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنيم
    خاک کوي تو به صحراي قيامت فردا30
    ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد
    شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش
    گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم



  • شطح و طامات به بازار خرافات بريم
    دلق بسطامي و سجاده طامات بريم28
    چنگ صبحي به در پير مناجات بريم
    همچو موسي ارني گوي به ميقات بريم29
    علم عشق تو بر بام سماوات بريم
    همه بر فرق سر از بهر مباهات بريم
    از گلستانش به زندان مکافات بريم
    گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم
    گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم



/ 519