غزل 393 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 393




  • منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
    وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم
    به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات
    مراد دل ز تماشاي باغ عالم چيست
    به مي پرستي از آن نقش خود زدم بر آب77
    به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
    عنان به ميکده خواهيم تافت زين مجلس
    ز خط يار بياموز مهر با رخ خوب
    مبوس جز لب ساقي1) و جام مي حافظ
    که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن



  • منم که ديده نيالودم به بد ديدن73
    که در طريقت ما کافريست رنجيدن74
    بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن75
    به دست مردم چشم از رخ تو گل چيدن76
    که تا خراب کنم نقش خود پرستيدن78
    کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشيدن79
    که وعظ بي عملان واجب است نشنيدن80 و 81
    که گرد عارض خوبان خوش است گرديدن82
    که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن
    که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن



غزل 394




  • اي روي ماه منظر تو نوبهار حسن
    در چشم پرخمار تو پنهان فسون2) سحر
    ماهي نتافت همچو تو از برج نيکويي
    سروي نخاست چون قدت از جويبار حسن



  • خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن83
    در زلف بي‌قرار تو پيدا قرار حسن
    سروي نخاست چون قدت از جويبار حسن
    سروي نخاست چون قدت از جويبار حسن



1) چنين است در خ، ساير نسخ: معشوق،

2) نخ: فنون،

/ 519