غزل 426 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • آن آهوي سيه چشم از دام ما برون شد
    زنهار تا تواني اهل نظر ميازار
    تا کي کشم عتيبت از چشم دلفريبت
    گر خاطر شريفت رنجيده شد ز حافظ
    بس شکر بازگويم در بندگي خواجه
    گر اوفتد به دستم آن ميوه رسيده



  • ياران چه چاره سازم با اين دل رميده
    دنيا وفا ندارد اي نور هر دو ديده
    روزي کرشمه‌اي کن اي يار برگزيده
    بازآ که توبه کرديم از گفته و شنيده
    گر اوفتد به دستم آن ميوه رسيده
    گر اوفتد به دستم آن ميوه رسيده



غزل 426




  • از خون دل نوشتم نزديک دوست نامه
    دارم من از فراقش در ديده صد علامت
    هر چند کزمودم از وي نبود سودم
    پرسيدم از طبيبي احوال دوست گفتا
    گفتم ملامت آيد گر گرد دوست گردم2)
    و الله ما راينا حبا بلا ملامه



  • اني رايت دهرا من هجرک القيامه
    ليست دموع عيني هذا لنا العلامه
    من جرب المجرب حلت به الندامه
    في بعدها عذاب في قربها السلامه1)
    و الله ما راينا حبا بلا ملامه
    و الله ما راينا حبا بلا ملامه



1) ر ي و سودي : في قربها غذاب في عبدها السلامه،

2) چنين است در اکثر نسخ، و بنابرين نسخ ربط مصراع

ثاني با اول چندان واضح نيست و چنانکه سودي در شرح ديوان گويد ظاهراً مصراع ثاني بتقديرکلمه «گفت»

است قبل از آن بنحويکه تمام آن جمله مقول قول معشوق باشد، ق : گفتم ز عشق رويت اندر ملامتم گفت، و

ظاهراً اين روايت اصلاح جديدي است براي تخلص از خدشه مذکور،


/ 519