غزل 439 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 439




  • ديدم به خواب دوش که ماهي برآمدي
    تعبير رفت يار سفرکرده مي‌رسد
    ذکرش به خير ساقي فرخنده فال من
    خوش بودي ار به خواب بديدي ديار خويش
    فيض ازل به زور و زر ار آمدي به دست
    آن عهد ياد باد که از بام و در مرا
    کي يافتي رقيب تو چندين مجال ظلم
    خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
    آن کو تو را به سنگ دلي کرد رهنمون
    گر ديگري به شيوه حافظ زدي رقم
    مقبول طبع شاه هنرپرور آمدي182



  • کز عکس روي او شب هجران سر آمدي
    اي کاج هر چه زودتر از در درآمدي
    کز در مدام با قدح و ساغر آمدي
    تا ياد صحبتش سوي ما رهبر آمدي
    آب خضر نصيبه اسکندر آمدي
    هر دم پيام يار و خط دلبر آمدي
    مظلومي ار شبي به در داور آمدي
    دريادلي بجوي دليري سرآمدي181
    اي کاشکي که پاش به سنگي برآمدي
    مقبول طبع شاه هنرپرور آمدي182
    مقبول طبع شاه هنرپرور آمدي182



غزل 440




  • سحر با باد مي‌گفتم حديث آرزومندي
    دعاي صبح و آه شب کليد گنج مقصود است183
    قلم را آن زبان نبود که سر عشق گويد باز
    الا اي يوسف مصري که کردت سلطنت مغرور
    جهان پير رعنا را ترحم در جبلت نيست
    همايي چون تو عالي قدر حرص استخوان تا کي1)
    در اين بازار اگر سوديست با درويش خرسند است
    به شعر حافظ شيراز مي‌رقصند و مي‌نازند
    سيه چشمان کشميري3) و ترکان سمرقندي



  • خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندي
    بدين راه و روش مي‌رو که با دلدار پيوندي
    وراي حد تقرير است شرح آرزومندي
    پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندي
    ز مهر او چه مي‌پرسي در او همت چه مي‌بندي
    دريغ آن سايه همت2) که بر نااهل افکندي
    خدايا منعمم گردان به درويشي و خرسندي184
    سيه چشمان کشميري3) و ترکان سمرقندي
    سيه چشمان کشميري3) و ترکان سمرقندي



غزل 441




  • چه بودي ار دل آن ماه مهربان بودي
    که حال ما نه چنين بودي ار چنان بودي5)



  • که حال ما نه چنين بودي ار چنان بودي5)
    که حال ما نه چنين بودي ار چنان بودي5)



1) چنين است در اکثر نسخ، نخ س : حيفست، خ : سهلست ؟)،

2) چنين است در اکثر نسخ قديمه، ق س ي : دوست،

3)
چنين است در جميع نسخ مگر خ که «شيرازي» دارد،

4) چنين است بيت مقطع اين غزل در اکثر نسخ ديوان که بدست

است، نخ ور بجاي اين بيت بيت ذيل را دارند:




  • بخوبان دل مده حافظ ببين آن بيوفايها
    که با خوارزميان کردند ترکان سمرقندي



  • که با خوارزميان کردند ترکان سمرقندي
    که با خوارزميان کردند ترکان سمرقندي



گويادر حقيقت خواجه بيت مقطع را ابتدا بهمين نحو فرموده بوده و بعدها ببيت متن تبديل کرده است چه

مورخ مشهور قريب العصر با حافظ عبدالرزاق سمرقندي در کتاب مطلع السعدين و مجمع البحرين در ذيل حوادث

سنه 781 تصريح کرده که خواجه اين غزل را با همين مقطع يعني بخوبان دل مده الخ در اشاره بفتح خوارزم

بدست امير تيمور در اواسط سنه هفتصد و هشتادو يک و نهب و تخريب آن بلده که در آن عصر مشهور آفاق و موطن

صنا ديد عالم و مسکن نحاير بني آدم بوده فرموده است عين عبارت مطلع السعدين بتمامه ان شاءالله در

حواشي اخر کتاب نقل خواهد شد) پس معلوم ميشود چنانکه در بالا گفته شد که ظاهرا خواجه ابتدا مقطع اين

غزل را بهمين نحو که در حاشيه مثبت است فرموده بوده و سپس بعللي که معلوم نيست و شايد پس از ورود امير

تيمور بفارس آن بيت را ببيت متن که مطابق با اکثريت نسخ متداوله ديوان است بدل کرده است -

5) در

بسياري از نسخ پاره ابيات اين غزلبا غزل بعد ما يکديگر مخلوط و مکرر شده است،

/ 519