غزل 442 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • بگفتمي که چه ارزد نسيم طره دوست
    برات خوشدلي ما چه کم شدي يا رب
    گرم زمانه سرافراز داشتي و عزيز
    ز پرده کاش برون آمدي چو قطره اشک
    اگر نه دايره عشق راه بربستي
    چو نقطه حافظ سرگشته در ميان بودي1)



  • گرم به هر سر مويي هزار جان بودي
    گرش نشان امان از بد زمان بودي
    سرير عزتم آن خاک آستان بودي
    که بر دو ديده ما حکم او روان بودي
    چو نقطه حافظ سرگشته در ميان بودي1)
    چو نقطه حافظ سرگشته در ميان بودي1)



غزل 442




  • به جان او که گرم دسترس به جان بودي
    بگفتمي که2) بها چيست خاک پايش را
    به بندگي قدش سرو معترف گشتي
    به خواب نيز نمي‌بينمش چه جاي وصال3)
    اگر دلم نشدي پايبند طره او
    به رخ چو مهر فلک بي‌نظير آفاق است
    درآمدي ز درم کاشکي چو لمعه نور
    که بر دو ديده ما حکم او روان بودي



  • کمينه پيشکش بندگانش آن بودي
    اگر حيات گران مايه جاودان بودي
    گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودي
    چو اين نبود و نديديم باري آن بودي
    کي اش قرار در اين تيره خاکدان بودي
    به دل دريغ که يک ذره مهربان بودي
    که بر دو ديده ما حکم او روان بودي
    که بر دو ديده ما حکم او روان بودي



1) نخ م و سودي : چو نقطه حافظ بيدل مسکين) نه در ميان بودي،

2) بعضي نسخ: عيان شدي که،

3) چنين است در ل ر

ي ، خ م نخ: خيال،

/ 519