غزل 443 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ز پرده ناله حافظ برون کي افتادي
    185 اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودي



  • 185 اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودي
    185 اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودي



غزل 443




  • چو سرو اگر بخرامي دمي به گلزاري
    ز کفر زلف تو هر حلقه‌اي و آشوبي
    مرو چو بخت من اي چشم مست يار به خواب
    نثار خاک رهت نقد جان من هر چند
    دلا هميشه مزن لاف زلف دلبندان
    سرم برفت و زماني به سر نرفت اين کار
    چو نقطه گفتمش اندر ميان دايره آي
    به خنده گفت که اي حافظ اين چه پرگاري1)



  • خورد ز غيرت روي تو هر گلي خاري186
    ز سحر چشم تو هر گوشه‌اي و بيماري
    که در پي است ز هر سويت آه بيداري
    که نيست نقد روان را بر تو مقداري
    چو تيره راي شوي کي گشايدت کاري
    دلم گرفت و نبودت غم گرفتاري
    به خنده گفت که اي حافظ اين چه پرگاري1)
    به خنده گفت که اي حافظ اين چه پرگاري1)



غزل 444




  • شهريست پرظريفان و از هر طرف نگاري
    چشم فلک نبيند زين طرفه‌تر جواني
    در دست کس نيفتد زين خوبتر نگاري



  • ياران صلاي عشق است گر مي‌کنيد کاري
    در دست کس نيفتد زين خوبتر نگاري
    در دست کس نيفتد زين خوبتر نگاري



1) چنين است در ق م س ، نخ بحافظ که اين چه پرگاري، خ : که حافظ چه جاي پرگاري ، - تصحيح قطعي اين مصراع و

حاق مقصود از آن درست معلوم نشد و گويا خواجه کلمه «پرگار» را در يک معني ديگري غير معني افزار معروف

نيز استعمال ميکرده است شايد بمعني مکر و حيله و تدبير و افسون و نحوذ لک چنانکه ازين بيت ديگر او

گويا استنباط ميشود:




  • گر مساعد شووم دايره چرخ کبود
    هم بدست آورمش باز بپرگار دگر غزل



  • هم بدست آورمش باز بپرگار دگر غزل
    هم بدست آورمش باز بپرگار دگر غزل




/ 519