غزل 462 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • صبا عبيرفشان گشت ساقيا برخيز
    دع التکاسل تغنم فقد جري مثل
    اثر نماند ز من بي شمايلت آري
    ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند
    که همچو صنع خدايي وراي ادراکي



  • و هات شمسه کرم مطيب زاکي254
    که زاد راهروان چستي است و چالاکي255
    اري مثر محياي من محياک 1)
    که همچو صنع خدايي وراي ادراکي
    که همچو صنع خدايي وراي ادراکي



غزل 462




  • يا مبسما يحاکي درجا من اللالي
    حالي خيال وصلت خوش مي‌دهد فريبم
    مي ده که گر چه گشتم نامه سياه عالم
    ساقي بيار جامي و از خلوتم برون کش
    از چار چيز مگذر گر عاقلي و زيرک
    چون نيست نقش دوران در هيچ حال ثابت
    صافيست جام خاطر در دور آصف عهد
    الملک قد تباهي2) من جده و جده
    يا رب که جاودان باد اين قدر و اين معالي260



  • يا رب چه درخور آمد گردش خط هلالي
    تا خود چه نقش بازد اين صورت خيالي
    نوميد کي توان بود از لطف لايزالي
    تا در به در بگردم قلاش و لاابالي256
    امن و شراب بي‌غش معشوق و جاي خالي257
    حافظ مکن شکايت تا مي خوريم حالي258
    قم فاسقني رحيقا اصفي من الزلال259
    يا رب که جاودان باد اين قدر و اين معالي260
    يا رب که جاودان باد اين قدر و اين معالي260



1) محياي اول بفتح ميم و سکون حاء بمعني حيات و زندگي است مانند ممات که بمعني موت و مرگ است و در قرآن

است قل ان صلوتي و نسکي و محياي و مماتي لله رب العالمين و محياي دوم بضم ميم و فتح ياء مشدده بمعني

وي، رخسار است يعني مکارم و مفاخر زندگي خودم را از روي تو مي بينم و ميدانم.

2) خ و سودي: يباهي،

/ 519