غزل 482 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • گر از آن آدمياني که بهشتت هوس است
    تکيه بر جاي بزرگان نتوان زد به گزاف
    اجرها باشدت اي خسرو شيرين دهنان
    خاطرت کي رقم فيض پذيرد هيهات
    کار خود گر به کرم1) بازگذاري حافظ
    اي صبا بندگي خواجه جلال الدين کن
    که جهان پرسمن و سوسن آزاده کني321



  • عيش با آدمي اي چند پري زاده کني
    مگر اسباب بزرگي همه آماده کني
    گر نگاهي سوي فرهاد دل افتاده کني
    مگر از نقش پراگنده ورق ساده کني320
    اي بسا عيش که با بخت خداداده کني
    که جهان پرسمن و سوسن آزاده کني321
    که جهان پرسمن و سوسن آزاده کني321



غزل 482




  • اي دل به کوي عشق گذاري نمي‌کني
    چوگان حکم در کف و گويي نمي‌زني
    اين خون که موج مي‌زند اندر جگر تو را
    مشکين از آن نشد دم خلقت که چون صبا
    ترسم کز اين چمن نبري آستين گل
    در آستين جان تو صد نافه مدرج است323
    و انديشه از بلاي خماري نمي‌کني
    گر جمله مي‌کنند تو باري نمي‌کني
    گر جمله مي‌کنند تو باري نمي‌کني



  • اسباب جمع داري و کاري نمي‌کني
    باز ظفر به دست و شکاري نمي‌کني
    در کار رنگ و بوي نگاري نمي‌کني
    بر خاک کوي دوست گذاري نمي‌کني
    کز گلشنش تحمل خاري نمي‌کني322
    وان را فداي طره ياري نمي‌کني
    ساغر لطيف و دلکش و مي افکني به خاک
    حافظ برو که بندگي پادشاه وقت1)
    گر جمله مي‌کنند تو باري نمي‌کني



/ 519