غزل 43 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • از براي شرف به نوک مژه
    همچو حافظ به رغم مدعيان
    شعر رندانه گفتنم هوس است5



  • خاک راه تو رفتنم هوس است
    شعر رندانه گفتنم هوس است5
    شعر رندانه گفتنم هوس است5



غزل 43




  • صحن بستان ذوق بخش و صحبت ياران خوش است
    از صبا هر دم مشام جان ما خوش مي‌شود
    ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
    مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
    نيست در بازار عالم خوشدلي ور زان که هست
    از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
    حافظا ترک جهان گفتن طريق خوشدليست8
    تا نپنداري که احوال جهان داران خوش است



  • وقت گل خوش باد کز وي وقت ميخواران خوش است
    آري آري طيب انفاس هواداران خوش است
    ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است
    دوست را با ناله شب‌هاي بيداران خوش است
    شيوه رندي و خوش باشي عياران خوش است6
    کاندر اين دير کهن کار سبکباران خوش است7
    تا نپنداري که احوال جهان داران خوش است
    تا نپنداري که احوال جهان داران خوش است



غزل 44




  • کنون که بر کف گل جام باده صاف است
    بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير
    فقيه مدرسه دي مست بود و فتوي داد
    به درد و صاف تو را حکم نيست خوش درکش
    ببر ز خلق و چو عنقا قياس کار بگير13
    حديث مدعيان و خيال همکاران
    خموش حافظ و اين نکته‌هاي چون زر سرخ
    نگاه دار که قلاب شهر صراف است



  • به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است9
    چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است10
    که مي حرام ولي به ز مال اوقاف است11
    که هر چه ساقي ما کرد عين الطاف است12
    که صيت گوشه نشينان ز قاف تا قاف است
    همان حکايت زردوز و بورياباف است14
    نگاه دار که قلاب شهر صراف است
    نگاه دار که قلاب شهر صراف است



/ 519