غزل 77 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
    غلام نرگس جماش آن سهي سروم
    مباش در پي آزار و هر چه خواهي کن73
    عنان کشيده رو اي پادشاه کشور حسن
    چنين که از همه سو دام راه مي‌بينم
    خزينه دل حافظ به زلف و خال مده
    که کارهاي چنين حد هر سياهي نيست



  • بگو بسوز که بر من به برگ کاهي نيست
    که از شراب غرورش به کس نگاهي نيست
    که در شريعت ما غير از اين گناهي نيست
    که نيست بر سر راهي که دادخواهي نيست74
    به از حمايت زلفش مرا پناهي نيست 75
    که کارهاي چنين حد هر سياهي نيست
    که کارهاي چنين حد هر سياهي نيست



غزل 77




  • بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت
    گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست
    يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض
    در نمي‌گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست
    خيز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنيم
    گر مريد راه عشقي فکر بدنامي مکن
    وقت آن شيرين قلندر خوش که در اطوار سير
    چشم حافظ زير بام قصر آن حوري سرشت
    شيوه جنات تجري تحتها الانهار داشت 80



  • و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌هاي زار داشت 76
    گفت ما را جلوه معشوق در اين کار داشت
    پادشاهي کامران بود از گدايي عار داشت
    خرم آن کز نازنينان بخت برخوردار داشت
    کاين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت 77
    شيخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت 78
    ذکر تسبيح ملک در حلقه زنار داشت 79
    شيوه جنات تجري تحتها الانهار داشت 80
    شيوه جنات تجري تحتها الانهار داشت 80



غزل 78




  • ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت
    يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم
    بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه يار
    با اين همه هر آن که نه خواري کشيد از او
    هر جا که رفت هيچ کسش محترم نداشت



  • بشکست عهد وز غم ما هيچ غم نداشت
    افکند و کشت و عزت صيد حرم نداشت
    حاشا که رسم لطف و طريق کرم نداشت
    هر جا که رفت هيچ کسش محترم نداشت
    هر جا که رفت هيچ کسش محترم نداشت



/ 519