154- مالك قوى تر است يا على (ع )؟ - 320 [س‍ی‍ص‍د و ب‍ی‍س‍ت‌] داس‍ت‍ان‌ از م‍ع‍ج‍زات‌ و ک‍رام‍ات‌ ام‍ی‍رال‍م‍ؤم‍ن‍ی‍ن‌ ع‍ل‍ی‌ (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

320 [س‍ی‍ص‍د و ب‍ی‍س‍ت‌] داس‍ت‍ان‌ از م‍ع‍ج‍زات‌ و ک‍رام‍ات‌ ام‍ی‍رال‍م‍ؤم‍ن‍ی‍ن‌ ع‍ل‍ی‌ (علیه السلام) - نسخه متنی

عباس عزیزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سپس امام (ع ) فرزندش حسن را خواند تا به سؤ الات آن مرد پاسخ دهد.(173) (174)

154- مالك قوى تر است يا على (ع )؟

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


مالك اشتر گفت : در دل من گذشت كه : آيا من قوى ترم يا اميرالمؤ منين (ع )؟

پس حضرت مركبش را به طرف ذوالكلاع حميرى (كه در لشكر معاويه بود) راند، و او را به چالاكى ربود و به
بالا پرت كرد، و شمشير را حواله او كرده ، دو نيمش كرد، سپس به من فرمود: من قوى ترم يا تو؟

گفتم : يا اميرالمؤ منين (ع ).(175)

155- وقوف بر ضمير افراد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


امير مؤ منان على (ع ) همراه كميل ، نيمه هاى شب از خانه بيرون آمدند، هنگام عبور شنيدند شخصى با صداى
پراندوه در دل شب ، قرآن مى خواند تا به اين آيه رسيد: (( امن هو قانت اناء الليل ساجدا و قائما يحذر
الاخرة و يرجوا رحمة ربه : (( آيا كسى كه در دل شب به طاعت خدا و سجده و قيام به سر برد و از آخرت ،
هراسناك ، و به رحمت حق اميدوار باشد، با كسى كه در كفر و گناه است يكسان است ؟ )) (176)
كميل به قدرى تحت تاءثير قرار گرفت كه آهى از ته دل كشيد، على (ع ) از علت آه كشيدن كميل پرسيد، او در
پاسخ گفت : از صداى پرسوز اين قارى آه كشيدم ، كاش مويى بودم در بدن او تا هميشه اين كلام را از او مى
شنيدم .

حضرت فرمود: (( آه مكش و اين آرزو را مكن ))
كميل آن شب ، سخن على (ع ) را درنيافت ، تا پس از مدتى جنگ نهروان شروع شد، و همان قارى جزء دشمنان على
(ع ) در جنگ شركت كرد و به هلاكت رسيد، پس از پايان جنگ ، على (ع )، كميل را به كنار بدن كشته او برد و
فرمود: (( اى كميل ! اين همان قارى است كه آرزو مى كردى چون مويى در بدنش باشى ، آيا هنوز آن آرزو را
دارى ؟ ))
كميل عرض كرد: از درگاه خدا از هر خطايى كه بر زبان جارى مى شود، طلب آمرزش مى كنم .

على (ع ) فرمود: خواب كسى كه بر يقين است ، بهتر از نمازگزار در حال شك مى باشد.(177)

156- اژدها شدن قوس

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


شخصى بنام عدوى از بيت المال مبلغ هزار دينار دزديد.

پس سلمان نزد آن شخص آمد و از زبان على (ع ) پيغام آورد كه آن حضرت مى فرمايد: مالى را كه از بيت المال
برداشته اى برگردان . آن مرد بسيار تعجب كرد و گفت : احدى اطلاع پيدا نكرده است بر عمل من و آن خبيث سخن
امير(ع ) را سحر دانست و گفت : چقدر زياد است سحر اولاد عبدالمطلب و عجب تر از اين آنكه روزى او را ديدم
در حالتى كه در دست او قوس ‍ حضرت محمد(ص ) بود و او را استهزاء نمودم پس قوسى را كه در دست داشت پرتاب
كرد و فرمود: بگير دشمن خداى را ناگاه اژدهاى عظيم شد و به سوى من حمله كرد پس قسم دادم او را تا اينكه
گرفت آن را و در دست آن حضرت بازگشت به صورت اول مؤ لف گويد: حكايت قوس پيغمبر اسلام (ص ) در دست على (ع )
حكايت عصاى شعيب است در دست موسى كه هرگاه براى اظهار معجزه مى انداخت اژدهاى عظيم مى شد و چون او را
مى گرفت به صورت اول باز مى گشت .(178)

157- آگاهى از نام افراد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


معاويه حضرمى مى گويد: سوارانى خدمت على (ع ) آمدند و ابن ملجم نيز با آنها بود.

وقتى كه على (ع ) از اسم و رسم او پرسيد، جواب صحيح نداد.

حضرت فرمود: دروغ مى گويى ! تا اين كه مجبور شد اسم واقعى پدرش را بگويد در حال على (ع ) فرمود: راست
گفتى .(179)

158- وقوف بر ضمير افراد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


/ 162