شعر
من از اينكه احساس مى كنم كه بحمدلله در جامعه ى ما شعر اين چنين با مفاهيم زنده ى اين جامعه آميختهشده
و از يكنواختى و تكرار بيرون آمده
به عنوان يك دوستدار ادبيات و شعر احساس خوشحالى مى كنم .
.
.البته استثناء هميشه بوده و هست .
.
.اما قبلا جريان شعر كلا تكرارى بود و شعر در خدمت آرمانهاى عالى و
بلند انسان و در اختيار مسائل اساسى زندگى انسانها
نبود .
( 1 )در هر دوره اى كه تحولى در جامعه بوجود
آمده
تغييرى در خط مشى جامعه ايجاد شده و .
.
.شعر هم تغييرى كرده لكن باز برگشته به روال معمولى .مثلا در كشور خود ما
شعر در دوران مشروطيت تكانى خورد
مضمونها نو شد و در خط جديدى افتاد اما باز
تدريجا برگشت به همان آهنگ و روال سابق .
( 2 ) .
.
.آنچه بود تكرارى بود و چيز جديدى براى مردم زمان
خودشان نداشت
پيامى
خبرى
احساسى
انقلاب ما بحمدلله در ادبيات و هنر و بخصوص در
1 ) - سخنرانى در
كنگره ى شعر شاهد ( در حسينيه ى ارشاد )
14 11 1365 .2 ) - همانجا .