نیروهای مسلح در وصیت نامه امام خمینی نسخه متنی

تـوجـه داشته باشيد تا كسانى كه براى اين كار انتخاب مى شوند، كاملا شناسايى شوند تا اينكه خداى ناكرده مواجه نشويم با التقاط.

بـايـد تـوجـّه كـنيد كه اسلام همان است كه از صدر اسلام تا كنون فقها آن را حفظ كرده اند، در بعضى موارد قدرت داشته اند و پياده كرده اند و در بيشتر موارد دست نخورده در قرآن و اخبار و كـتـابـهـاى فـقـه مـوجـود اسـت . توجه كنيد تا كسانى ظاهرالصّلاح ، اسلام شناس نشوند و يك مرتبه متوجّه شويد از راه راست منحرف شده ايد. يعنى سعى كنيد اسلامتان از روحانيّت جدا نشود و بـا آنـان كـه اسلامشان با روحانيّت مخالف است ، مخالفت كنيد. متوجه باشيد از آنجا كه شما بـيـشـتـر زحـمـت مـى كـشـيـد، شـيـاطـيـن از هـمـه بـيـشـتـر مـتـوجـّه شـمـايـنـد تـا شـمـا را از بـيـن ببرند.)^(121) مـقـام مـعـظـّم رهـبـرى چـنـيـن مى فرمايند: (همواره من به برادران سپاه تاءكيد كرده ام كه سپاه با اتّكاى به مردم و با اتّكا به روحيّه انقلابى و انتصاب خود به ولىّ فقيه به وجود آمده است . اين سه خصوصيت اگر در او حفظ شود سپاه هرگز منحرف نخواهد شد.

البـتـّه مـقـدارى از ايـن مـسـاءله در اخـتـيار فرماندهان است و مقدار ديگرى در اختيار نمايندگيهاى حضرت امام كه آنان مسؤ ول هستند كه با اشراف و نظارت بر جنبه هاى فرهنگى و خطوط كلّى ، سپاه را از كمترين انحراف ممكن در امان نگهدارند. هويّت واقعى سپاه ، داشتن روحيه پاسدارى از انـقـلاب اسـلامـى اسـت . اگر خداى ناكرده اين روحيه پاسدارى از انقلاب در او ضعيف شود، ما و انقلاب ضرر خواهيم ديد).^(122) (سـعـى و كـوشـش وافـر در حـفظ و ادامه خط تصفيه ، تهذيب و تزكيه ، تنها از اين راه است كه دشمن فكر نفوذ در نهادهاى انقلابى را از سر به در خواهد كرد.)^(123) بـا دقـّت در مـطـالب گـذشـتـه مـى تـوان خـلاءهاى فكرى كه مى تواند هر ارگان و سازمانى بخصوص قواى مسلّح را به ورطه نابودى بكشاند چنين برشمرد:

1 ـ نفوذ انديشه هاى بيگانه و التقاطى در سيستم فكرى قواى مسلّح

2 ـ رخنه فرصت طلبان و افراد ظاهرالصّلاح به اسم اسلام

3 ـ جدايى اسلامِ قواى مسلّح از اسلامِ روحانيّت خط امام

4 ـ جدايى قواى مسلّح از اسلام فقاهتى و ناب محمّدى (ص )

5 ـ گروه گرايى و تحزّب

6 ـ عدم اتكاى به مردم و از دست دادن اين پشتوانه عظيم

7 ـ از دست دادن روحيه انقلابى پاسدارى از انقلاب اسلامى

8 ـ ترديد در اطاعت از ولايت فقيه

9 ـ عدم تلاش براى حفظ تزكيه ، تصفيه و تهذيب نفوس قواى مسلّح از تاءثيرات اين اصل (تبعيّت از ولى فقيه )، آن است كه فرماندهى كه به لحاظ اين شرايط (شـايـستگى اسلامى و اخلاقى و تخصّص كارى ) منصوب مى شود،اطاعت از او از قالب انضباط صورى خارج شده و به تبعيّت از فرمان ولىّ فقيه ، لزوم شرعى پيدا مى كند.

هـرگـاه مـسـلمانان به اين حكم عمل كرده و با تشكيل حكومت اسلامى به تداركات وسيع پرداخته بـه حـال آمـاده بـاش كـامـل جـنـگـى مـى بودند، مشتى يهودى جراءت نمى كردند سرزمينهاى ما را اشـغـال كـرده ، و مـسـجـداقـصـاى مـا را خـراب كنند و آتش بزنند و مردم نتوانند به اقدام فورى برخيزند... .

بلكه به ساير ابعاد اسلام نيز بايد وفادار باشند و از عقايد و ارزشهاى اسلامى نيز حراست ( ... پـس بـنـگـريـد كـه پـايـان كـارشان به كجا كشيد. چون ميانشان جدايى افتاد و الفت به پـراكـنـدگـى انـجـامـيد و سخنها و دلهاشان گونه گون گرديد. از هم جدا شدند و به حزبها گراييدند و خدا لباس كرامت خود را از تنشان برون آورد و نعمت فراخ خويش از دستشان به در كرد و داستان آنان ميان شما ماند و آن را براى پندگيرنده عبرت گرداند....)^(124) (اى پيامبر بگو ـ امت را ـ اگر شما پدران ، فرزندان ، برادران ، زنان ، خويشاوندان و اموالى كـه جـمـع آورده ايـد و تـجـارتـى كـه از كـسـادى آن بـيـمـنـاكـيـد و مـنـازلى را كـه بـه آن دل خوش داشته