مردان علم در میدان عمل جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 5

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(كرامت و مكاشفه جالبى از ايشان در بخش شهادت و رحلت ذكر شده است به آنجا رجوع شود) موضوع ديگرى كه باز براى ما مبهم ماند در همان خانه پيش از واقعه ذكر شده شايد يكسال جلوتر واقع شد اين بود كه من بيمار بودم و ضعيف گشته و بهانه مى گرفتم ، روزى بهانه گرفتم كه سيب مى خواهم و در آن فصل در تربت سيب پيدا نمى شد زيرا آن زمان مثل اين زمان نبود كه در هر فصلى هر ميوه اى در هر شهرى باشد در آن زمان هنوز ماشين به ايران نيامده بود. در هر حال من بهانه گرفته بودم كه سيب مى خواهم و مى گريستم و مادرم آنچه مى گفت : مادر جان حالا وقت سيب نيست من آرام نمى گرفتم تا آنكه ساعتى از ظهر گذشت و پدرم وضو گرفت و به مسجد رفت و مادرم به كنار گهواره بچه اش رفت كه او را شير بدهد همين كه پارچه اى را كه بر روى كودك بود برداشت ديد در كنار بالش كوچك او يك دانه سيب سفيد درشت پر آب معطر هست از حيرت فرياد كشيد و گفت : اين سيب از كجا، و مرا صدا زد گفت : بيا كه خدا برايت رسانيده است و آن سيب را پوست كند و من خوردم در اين باره هم هر وقت با پدرم صحبت كرديم فقط با سكوت رد كرد و اين موضوع نيز همچنان برايم مبهم ماند. (404)

/ 357