الف) ديه شعر (موى سر و صورت و ساير اندام) - دیه، یا، مجازات مالی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیه، یا، مجازات مالی - نسخه متنی

فاضل صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف) ديه شعر (موى سر و صورت و ساير اندام)

1) ديه موى سر

1 ـ موى سر اگر از بين برود و ديگر نرويد, ديه كامل دارد. در زن پانصد دينار و در مرد هزار دينار .

2 ـ اگر دوباره برويد, ارش دارد و در زن به جاى ارش مهر المثل بايد پرداخت شود و اگر مهرالمثل از ديه بيشتر باشد, ديه كامل زن پرداخت مى شود .

3 ـ اگر مقدارى برويد و مقدارى نرويد با احتساب مساحت سر, درصد آن حساب و به همان مقدار از ديه كل حساب و اخذ مى شود .

4 ـ تشخيص روييدن و نروييدن مجدد مو با خبره است .

5 ـ اگر مو از بين برود و هنوز نروييده, ديه اخذ شود و مجدداً مو برويد, مازاد بر ارش بايد به جانى مسترد شود .

2) ديه ابروها

1 ـ ديه مجموع دو ابرو پانصد دينار و ديه هر يك 250 دينار است .

2 ـ اگر همه ابرو روييده شود, ارش دارد .

3 ـ اگر مقدارى برويد و مقدارى نرويد, نسبت به كل, محاسبه و به نسبت مقدار از بين رفته از كل ديه اخذ مى شود و نسبت به آن مقدار كه ابرو روييده, حاكم ارش تعيين مى كند .

4 ـ اگر مقدارى روييده و مقدارى نروييده باشد, نسبت به مقدار روييده, ارش و در مابقى با احتساب مساحت ازبين رفته نسبت به تمام ابرو, ديه اخذ مى شود.(1 .

3) ديه مژه

مجموع مژه ها و موهاى پلك چشم ارش دارد .

فرقى ندارد تمام برويد يا نرويد, البته امام(ره) احتياط را در اين مى داند, در صورتى كه مژه نرويد, ديه كامله پرداخت مى شود .

4) ديه موى صورت(1)

1 ـ ديه موى صورت كه ديگر نرويد, ديه كامل انسان است .

2 ـ اگر قسمتى برويد و قسمتى نرويد, بالنسبه حساب و ديه, به ميزان مساحت از بين رفته اخذ مى شود .

3 ـ اگر دوباره مو برويد, جانى بايد ثلث ديه كامل را بپردازد .

4 ـ اگر زنى داراى ريش باشد و كسى آن را از بين ببرد, بايد ارش بدهد .

5 ـ تشخيص روييدن مجدد يا نروييدن با خبره است .

6 ـ از بين بردن مو زمانى موجب ديه است كه جداى از عضو باشد و اگر با عضو از بين برود, فقط ديه عضو قطع شده, پرداخت مى شود .

7 ـ از بين بردن ريش خنثى ارش دارد كه حاكم بايد تعيين كند .

الف) ديه مو

موى بدن انسان بايد در چند بخش مورد بحث قرار گيرد .

1) موى سر زن و مرد ;

2) موى صورت مرد ;

3) موت صورت زن ;

4) ابروها ;

5) مژه ;

6) موى ساير بدن .

1) موى سر

از بين بردن موى سر ديه كامل دارد; منظور اين است كه اگر شخصى موى سر كسى را با مواد شيميايى يا با وسيله ديگرى از بين ببرد كه ديگر نرويد و به پوست سر لطمه اى وارد نشود, بايد ديه كامل مو را بپردازد, اما اگر ريختن موى سر با آسيب به پوست آن همراه باشد; مثلاً, پوست سر زخم شود, بايد ديه آن نيز داده شود, امّا اگر پوست سر كنده شود, فقط ديه پوست داده مى شود, نه پوست و مو, اين مربوط به ديه موى سر نمى شود. اگر موى سر به صورتى از بين برود كه دوباره روييده شود, فقط ارش دارد .

اگر مقدارى از مو برويد و مقدارى نرويد, ديه به نسبت مقدار موى از بين رفته به كل سر, محاسبه و اخذ مى شود; مثلاً; يك سوم سر, مو در نياورد, بايد ديه يك سوم موى سر گرفته شود. در مورد موى سر زن نيز اگر همه را از بين ببرد, ديه كامل دارد و اما اگر بعضى از قسمتها برويد, بايد مساحت, حساب و ديه اخذ شود, اما اگر بعد از ريختن, تمام مو دوباره برويد, در اينجا بايد مهرالمثل زن اگر از ديه او بيشتر نباشد پرداخت شود و الا بايد ديه كامل او كه كمتر از مهرالمثل است, پرداخت شود .

البته تشخيص اين كه مو روييده يا نروييده, با خبره عادل مى باشد; يعنى, كارشناسان متخصص, بايد در اين زمينه اظهار نظر نمايند و براساس اظهار نظر آنها ديه اخذ شود, لكن اگر علم قاضى بر اين باشد كه كارشناس, اظهار نظر خلاف كرده و يا خودش مشاهده نموده و اهل تشخيص است, مى تواند طبق نظر خود عمل نمايد .

2) ديه موى صورت

طبق قانون اگر موى صورت مرد به صورتى از بين برود كه دوباره نرويد, بايد ديه كامل پرداخت شود; يعنى اگر كسى فقط موى صورت مردى را از بين ببرد و موى سر او هم آسيبى نبيند, بايد ديه كامل مرد را بپردازد, اما اگر موى از بين رفته صورت دوباره برويد, بايد ثلث ديه كامل مرد را بپردازد كه حكم موى صورت در اين مسأله با موى سر متفاوت است, زيرا اگر موى سر از بين برود و دوباره برويد, فقط ارش دارد و اين تفاوت, نشانگر اهميت موى صورت در مردان است اما اگر مقدارى از موى صورت نرويد ديه آن قسمت نسبت كلّ موى صورت محاسبه و اخذ مى گردد .

3) موى صورت زن

البته در مورد موى صورت زن و خنثاى مشكل در قانون, مطلبى عنوان نشده است, ولى در تحريرالوسيله آمده است, در صورتى كه موجب نقص شود بايد ارش پرداخت شود. اما اگر موى صورت زن موجب كمال نباشد و تراشيدن آن هم نقص حساب نشود, بلكه كمال و جمال زن در اين است كه صورت او مو نداشته باشد در اين صورت, جانى تعزير مى شود و يا حاكم با تعيين مبلغى, حكم به حسم ماده نزاع مى دهد .

4) ديه ابروها

در قانون, ديه ابروها پانصد دينار ذكر شده و ديه هر يك از ابروها نصف آن; يعنى, دويست و پنجاه دينار است و اگر مقدارى برويد و مقدارى نرويد, طبق مساحت حساب مى شود و اگر همه برويد, جانى بايد ارش بپردازد, ولى صاحب جواهر(ره) در كتاب شريف جواهر, مطلبى به اين مضمون دارد كه ديه ابروها نصف ديه چشم است. با اين تعبير, بين ديه زن و مرد فرقى حاصل مى شود; يعنى, ديه دو ابروى مرد مى شود پانصد دينار, ولى ديه دو ابروى زن مى شود 250 دينار, چون نصف ديه چشم شده و دو چشم زن پانصد دينار ديه دارد و نصف آن 250 دينار است, ولى در قانون به صورت كلى آمده و امام(ره) نيز بطور اجمال بيان فرموده است; با اين توصيف بايد ديه چشم در زن و مرد بطور مساوى پانصد دينار باشد, ولى به نظر مى رسد كه كلام صاحب جواهر كه فرموده: ديه ابروها نصف ديه چشم است, اصلح و احسن باشد. امّا قانون مى گويد كه ديه ابروها پانصد دينار است و فعلاً نيز طبق قانون عمل مى شود .

5) ديه مژه

وجود مژه براى چشم ضرورى است, چون با وجود او از ورود خار و خاشاك به چشم جلوگيرى به عمل آمده و چشم حفاظت مى شود يا فوايد ديگرى كه جاى ذكر آن اينجا نيست. اما از بين بردن مژه, ديه مقدر كامل ندارد, بلكه ديه غير مقدر; يعنى, ارش دارد, خواه دوباره برويد يا نرويد و با مراجعه به حاكم, ارش آن تعيين و از جانى اخذ و به مجنى عليه پرداخت مى شود .

6) ديه مو در ساير بدن

موهاى ديگرى كه در ساير قسمتهاى بدن روييده مى شود, گر چه مزيتهايى دارد, ولى شرع ديه مقدرى براى آنها تعيين نكرده, بلكه ارش دارد و حاكم بايد براى هر قسمت مبلغى را به عنوان ارش تعيين نمايد .

مطلب ديگر اين كه مو زمانى ديه و ارش دارد كه تنها از بين برود, اما اگر با پوست يا عضوى از بين برود ديه ندارد, بلكه ديه همان عضو گرفته مى شود; مثلاً, قطع دست, ديه معين دارد و براى اين دست قطع شده كه مو هم دارد, علاوه بر ديه دست, ديه يا ارشى تعيين نمى كنند .

ب) ديه چشم(1)

1) ديه هر دو چشم مرد, ديه كامل انسان است (هزار دينار) و در زن ديه كامل زن (پانصد دينار) .

2) هر يك از چشمها نصف ديه كامل دارد .

3) تمام چشمها كه بينايى دارند, در حكم يكسانند, گرچه در ضعف, بيمارى شب كورى و لوچ بودن فرق داشته باشند .

4) چشمى كه در سياهى آن لكه سفيدى كه مانع ديد نيست, باشد ديه كامل دارد; اگر مانع ديد شود, بطورى كه تشخيص ممكن باشد, به همان نسبت از ديه كم مى شود و اگر باعث كورى شود و كسى آن را از بين ببرد ارش دارد .

5) كسى كه يك چشم سالم دارد و چشم ديگر را از بدو تولّد نداشته و يا بر اثر قصاص يا با جنايت از بين رفته باشد, جانى نصف ديه كامل را براى از بين بردن چشم سالم بايد بپردازد .

6) كسى كه داراى يك چشم بينا و يك چشم نابيناست, ديه چشم نابيناى او ثلث ديه كامل است, خواه از ابتداى خلقت نابينا بوده و يا بر اثر جنايتى نابينا شده باشد .

7) ديه مجموع چهار پلك چشم ديه كامل است. (هزار دينار در مرد و پانصد دينار در زن) .

8) ديه پلكهاى بالا ثلث ديه كامل و ديه پلكهاى پايين نصف ديه كامل است .

توضيح: ديه چشم معيوب و سالم فرق دارد كه ذكر شد, ولى مسأله منافع چشم; يعنى, بينايى آن در بخش منافع ذكر مى شود. البته اگر پلكها مجموعاً از بين برود, ديه كامل دارد, اما اگر جداجدا از بين برود, ديه پلك بالا با ديه پلك پايين فرق دارد. .

ب) ديه چشم

1) ديه چشمها;

2) ديه چشم انسان يك چشم;

3) ديه چشمى كه بينايى كمى دارد;

4) ديه پلكهاى چشم .

1)ديه چشمها

ديه دو چشم مرد, ديه كامل انسان است (يعنى هزار دينار) البته اگر عمداً كسى به چشم انسان ضربه بزند و چشم كور شود و يا چشم را از جا بكند, جاى قصاص است و مجنى عليه مى تواند رضايت داده و ديه بگيرد, امّا در غير عمد, مثل شبه عمد و يا خطاى محض, از همان اوّل جاى پرداخت ديه مى باشد و ديه يك چشم, نصف ديه كامل است .

2) ديه چشم انسان يك چشم

اگر كسى از بدو تولّد يك چشم داشته و يا اينكه بر اثر سانحه اى طبيعى يك چشم خود را از دست بدهد, ديه يك چشم او ديه كامل انسان است; يعنى براى يك چشم اگر بر اثر جنايت كنده شود, بايد يك هزار دينار پرداخت, اما اگر يك چشم سالم دارد, ولى چشم ديگر او بر اثر قصاص ياجنايتى ديگر از بين رفته باشد و شخصى اين چشم سالم را بكند و يا كور كند, بايد ديه يك چشم را, كه نصف ديه كامل انسان است, بپردازد; بنابراين, بين انسانى كه يك چشم خود را بر اثر جنايتى از دست بدهد و انسانى كه ازابتداى خلقت يك چشم دارد,تفاوت بسيارى وجود دارد. مسأله ديگر اينكه اگر انسانى داراى يك چشم بينا و يك چشم نابينا باشد و كسى چشم نابينا را بكند, بايد ثلث ديه چشم سالم را بپردازد و فرقى ندارد كه نابينا شدن بر اثر جنايت باشد يا قصاص شده و يا به صورت مادرزادى باشد .

3) ديه چشمى كه بينايى كمى دارد

در تبصره ذيل ماده 376 قانون مجازات اسلامى آمده است: چشمهايى كه داراى بينايى هستند, ولى از جهاتى, مانند بيمارى و شب كورى و يا لوچى و يا ضعف با يكديگر فرق دارند, ديه آنها فرقى ندارد و همان ديه چشم سالم است و اين در زن و مرد, كوچك و بزرگ يكسان است و هر يك ديه خود را دارد و ديد كم يا زياد تفاوتى در مسأله ايجاد نمى كند .

البته در مورد بينايى و درصد آسيب به آن كه به شكل ظاهرى چشم, ضربه اى وارد نشود, در بخش منافع صحبت خواهد شد و ما در اينجا به بحث پيرامون شكل و قسمتهاى چشم مى پردازيم .

اگر در سياهى چشمى لكه سفيدى باشد, كه مانع ديد نباشد و كسى اين چشم را از بين ببرد, بايد ديه كامل بپردازد, اما اگر اين لكه مانع ديد باشد, بطورى كه تشخيص آن ممكن باشد, بايد به همان نسبت محاسبه و ديه گرفت, اما اگر اين لكه سفيد مانع ديد باشد و كسى چشم را از بين ببرد, بايد ارش بپردازد(1). البته مطالب ديگرى پيرامون چشم در مواد 375 ـ 378 قانون آمده است, علاقه مندان مى توانند مراجعه كنند .

4) ديه پلكها

از آنجا كه پلكها محافظ چشم محسوب شده و در صورت نبودن آنها كار چشم مختل مى شود, لذا علاوه بر ديه چشم, پلكها نيز ديه مستقل دارند; به اين صورت كه ديه پلكهاى بالا ثلث ديه كامل و ديه پلكهاى پايين نصف ديه كامل است, اما اگر مجموع پلكها از بين برود, ديه كامل دارد; امّا اگر پلكها بر اثر ضربه اى فلج شدند, جانى بايد دو سوّم ديه كامل رابدهد, زيرا فلج شدن پلكها ديه خاصى دارد .

پ) ديه بينى(1)

1) از بين بردن تمام بينى ديه كامل دارد (هزار دينار در مرد و پانصد دينار در زن) .

2) نرمه بينى ديه كامل دارد .

3) اگر مقدارى از نرمه بينى از بين برود, به همان نسبت از كل ديه محاسبه و ديه اخذ مى شود .

4) اگر اول, نرمه و بعد استخوان بينى را از بين ببرد, هم ديه كامل و هـم ارش دارد .

5) ديه فاسد نمودن بينى, و شكستن و سوزاندن آن كه بدون عيب اصلاح شود, صد دينار است .

6) از بين بردن بينى فلج ثلث ديه كامل است.( ــــ 333 دينار .

7) فلج كردن بينى دو سوّم ديه كامل است. ( ــــ 666 .

8) ديه از بين بردن هر يك از سوراخهاى بينى ديه كامل است. ( ــــ 333 .

9) ديه سوراخ كردن بينى كه پرده فاصل آن پاره شود, ولى از بين نرود, ثلث ديه كامل است ( ــــ 333 دينار) و اگر بدون عيب اصلاح شود, خمس ديه كامل خواهد بود (دويست دينار .

10) ديه از بين بردن نوك بينى كه محل چكيدن خون است, نصف ديه كامل مى باشد. (پانصد دينار .

/ 141